خانه سینما؟ شاید وقتی دیگر!

نگاهی به کشاکش وزارت ارشاد و خانه سینمای ایران 

گلشیفته فراهانی خانه سینما

امروز به دنبال اطلاعیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ابلاغ آن به محمد مهدی عسگر پور،مدیرعامل خانه سینما فعالیت این مجمع صنفی چهل و هشت ساعت ‍پس از ابلاغ یعنی از پنج شنبه پانزدهم دی ماه ۱۳۹۰ غیرقانونی تلقی خواهد شد. این درحالی است که هیئت مدیره خانه سینما با استناد با اساسنامه و قانون ثبت شرکت ها مصر است که انحلال این مجمع صنفی تنها با رای مجمع عمومی یا حکم قضایی امکان پذیر است.

به نظر می رسد با نهایی شدن کشمکش چندین ساله دولت و خانه سینما اکنون، حاکمیت درصدد است تا با تعطیل کردن یک جمع صنفی دیگر کنترل کامل ارکان فرهنگی ـ اجتماعی ـ اقتصادی جامعه را در چنگ خود بگیرد.

پیش تر نیز حاکمیت که از ‍پس نمایش انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ و برنامه از پیش تدوین شده سرکوب لجام گسیخته و علنی نهادهای مدنی برای دربند کردن هر تشکلی که به نهادهای قدرت و جناح غالب وابستگی نداشته باشد دندان تیز کرده بود اتحادیه های کارگری، انجمن های معلمان و همچنین انجمن صنفی روزنامه نگاران و نیز کانون وکلا را به تعطیلی کشانده یا در محاق توقف فعالیت قرار داده بود.

اکنون در آخرین گام ها نوبت به خانه سینما رسیده است، در حالی که بدنه سینمای ایران از ابتدای سرکار آمدن جمهوری اسلامی تاکنون به لحاظ اقتصادی وابسته به مناسبات وسازوکار دولتی بوده است اما به نظر می رسد که سیاست های فرهنگی ـ رسانه ای توتالیتر حاکمیت دیگر ظرفیت تحمل نهادهای صنفی و مجامعی که در کنترل کاملش نباشند را ندارد، این امر البته به نوعی نشان دهنده پارادوکس وضعیت کنونی نیز هست. در حالی که رژیم آخرین بقایای مشروعیت خود را از کف رفته می بیند دیگر پرده پوشی و نیاز به سوپاپ اطمینان یا رنگ و لعاب زدن به پیکره پوسیده خود را ضروری نمی بیند و از سوی دیگر تعارض ها و تضادهای اجتماعی با ماهیت قدرت به اوج خود رسیده و در فقدان میانجی های سیاسی ـ اجتماعی شکاف فرهنگی میان حاکمیت توتالیتر با جامعه به عمیق ترین سطح خود رسیده است.

خانه سینما که قدمتی نزدیک به دو دهه دارد در طول سالیان گذشته اما مجمعی بوده است که سیاست های فرهنگی کلان جمهوری اسلامی را کژدار و مریز از طریق ساختار صنفی خود پیش می برده است با این حال مانند هر صنف فرهنگی دیگری که متکی بر تولیدات فرهنگی ست بنده سربه راه ومطیعی نبوده است. امری که کارکرد صنفی آن را با یک دستور حکومتی به محک گذارد.

خانه سینما از آغاز تا پایان دوران «وعده اصلاحات»

سنگ بنای خانه سینما در سال ۱۳۶۸ با چراغ سبز معاونت سینمایی وزارت ارشاد در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی نهاده شد. در زمانی که دولت موسوم به سازندگی نیاز داشت تا سینمای گلخانه ای را از زائده دستگاه تبلیغاتی سینمای دولتی و سفارشی که تولیدات ایدئولوژیک و پروپاگاندای علنی ش مخاطبی نداشت به سینمایی با ظاهر مستقل و چرخه اقتصادی مجزا و سودآور بدل کند.

در این میان با پایان یافتن جنگ، همچون سایر عرصه ها نظامیان، فرماندهان سپاه،افسران ارشد نیروهای امنیتی واطلاعاتی وارد عرصه تجارت و فرهنگ شده بودند و ساختار کاملا دولتی نظام فرهنگی-ـ-اقتصادی که در دوران حاکمیت هشت ساله جناحی که میرحسین موسوی با حمایت خمینی رهبر وقت جمهوری اسلامی نخست وزیرش بود، مانع اصلی درایجاد تحول در ارکان اقتصادی جامعه بود. بنابراین رفسنجانی با «شبه خصوصی سازی» و در واقع با دولتی سازی پنهان وارد عرصه کار شد.

به این ترتیب شرکت ها وسازمانهای اقتصادی دولتی ظاهرا به بخش خصوصی واگذار شد یا بخش خصوصی در سهام آن سهیم شدند. اما در واقع این بخش خصوصی جدید جز همان بازار سنتی، گروهی از مدیران ارشد دولتی و نظامیان از جنگ بازگشته بودند که مدیریت این شرکت ها را برعهده گرفتند و در این میان از انواع تسهیلات دولتی نیز برخوردار شدند.

در عرصه سینما نیز که طبعا دولت بازار وسیعی را با توجه به ده سال ارائه محصولات بی مخاطب و فاقد جذابیت سینمای مذهبی ـ جنگی پیش بینی می کرد سیاست های گشایش کنترل شده به مورد اجرا گذارده شد.

شرکت های راکد فیلمسازی با وام های دولتی توش و توانی یافتند و به موازات آنها دهها شرکت فیلمسازی و تهیه کننده جدید دولتی دیگر نیز وارد بازار شدند.

فیلم هایی چون اجاره نشین ها (مهرجویی ـ ۱۳۶۵) که زمانی محسن مخملباف در واکنش به پخش آن در جشنواره فجر در نامه ای به محمد بهشتی معاون سیاسی وقت وزارت ارشاد نوشته بود که از تماشای آن چنان آشفته شده است که اگر می شد با نارنجکی به صورت انتحاری خود و مهرجویی را به «آن دنیا» می فرستاد، در این دوران دیگر قابل تحمل تر بودند که هیچ از برخی از فیلمسازان قدیمی تر که سالها گوشه عزلت جسته بودند نیز پنهان و آشکار دعوت به کار به عمل آمد.

در این میان جز بازار وسیع و بکر سینما که در طول  یک دهه، چشم دولتمردان تازه را خیره کرده بود، ‍پس از یک دهه قتل عام، کشتار و سرکوب هار و علنی جمهوری اسلامی نیاز به تبلیغات درونی و برونی داشت. بنابراین سینما برای «دولت سازندگی» مرغ تخم طلا بود، در داخل نقش سرگرم کننده و پیوند دهنده سیاست های فرهنگی با بدنه جامعه را ایفاء می کرد و در خارج از کشور به مدد لابی های تازه و جشنواره های جهانی منادی و سفیر فرهنگی جمهوری اسلامی بود.

 دستور معاونت سینمای ارشاد مبنی بر تعطیلی خانه سینما

بلافاصله پس از آغاز سیاست های فرهنگی پس از موسوی/جنگ، تنوع و تکثر ظاهری با توجه به نیازهای مخاطبان در دستور کار دولتمردان تازه قرار گرفت.

موسسه رسانه های تصویری با عرضه ویدئو که اساسا در طول یک دهه ممنوع بود و دستگاه و نوار ویدئو به آلت جرم بدل شده بود وارد کارزار شد و حتی به ارائه برخی محصولات هالیوودی با سانسورهای مقررش نیز پرداخت.

انتشار روزنامه های و مطبوعات مختلف و همچنین رونق نسبی بازار کتاب در این دوران در کنار آغاز به کار شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی و چند شبکه رادیویی دیگر که علیرغم مدیریت ایستای برادر رئیس جمهور وقت، سرانجام در اواخر دوران مدیریت وی در صدا و سیما پخش خود را آغاز کردند از دیگر مظاهر این سیاست فرهنگی تازه بودند.

در همین دوران بود که سیاست گلخانه ای هدایتی ـ حمایتی انوارـ بهشتی رویکرد تازه ای یافت و گام به گام درصدد برآمدند تا سانسور مستقیم و علنی را از دستگاه بورکراتیک دولتی به بدنه سینما تزریق کنند.

به این ترتیب و با تاسیس خانه سینما و در راستای همان سیاست های فرهنگی تازه، مسئولیت سانسور فیلم ها و شیوه های پخش و اکران آنها از ناظران و ممیزان کم سواد که حداکثر دارای تحصیلات حوزوی بودند بردوش خود سینماگران گذارده شده و در واقع سانسور درونی می شد.—

گام به گام مراحل پیچیده بررسی فیلمنامه، تصویب دست اندرکاران، نظارت بر روند تولید، نظارت بر تدوین تا تائید مواد تبلیغاتی فیلم و اکران و درجه بندی فیلم یعنی پیش تولید، تولید و پس تولید از معاونت سینمایی وزارت ارشاد به شوراهای مختلف با حضور مدیران سابق و وقت ارشاد و با همکاری سینماگران طی روندی با افت و خیزهای متوالی منتقل شد.

در همین دوران بود که تولیدات سینمایی جمهوری اسلامی از رقم متوسط بیست و پنج فیلم در اواسط دهه شصت در ‍پایان همین دهه به رشدی سه برابربه متوسط شصت و پنج فیلم در سال رسید.

بنابراین خانه سینما هم در دوران موسوم به سازندگی و هم دوران موسوم به اصلاحات نقش واسطه ای را برای حاکمیت بازی می کرد که سبب می شد تا بدنه اصلی وابسته سینما به نهادهای دولتی کمتر آشکار باشد.

در همین حال دولت نیز با میدان دادن به کسانی که با ایجاد نهادهای موازی مانند انجمن هنرمندان مسلمان تلاش می کردند تا از محتوای ایدئولوژیک محصولات فرهنگی جمهوری اسلامی پاسداری کنند به نوعی توازن قوا برقرار ساخته بود و در عین حال از وجود و رقابت هر دو سود می برد.

توازنی که با روی کار آوردن احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور رهبر در سال ۱۳۸۴ به هم خورد زیرا تحلیل جناح محافظه کار در اواخر دوران وعده اصلاحات این بود که به دلیل همین سیاست های فرهنگی ـ اقتصادی دهه هفتاد کنترل خود را بر ارکان اجتماعی از دست داده و شکاف دولت-ـ ملت و به ویژه طبقه متوسط زنگ خطر قریب الوقوع را به صدا در آورده است. امری که رخدادهای انقلابی پس از حمله حزب الله و گارد ویژه به کوی دانشگاه را به کابوس جناح تا آن زمان مغلوب که تا آن زمان و از هنگام سرکار آمدن جمهوری اسلامی جزء خزیدن زیر عبای رهبری تازه در ساختار کلان قدرت نقش یکه و انحصاری نداشت بدل ساخته بود.

از این رو با سرکارآوردن احمدی نژاد جناح محافظه کار موسوم به راست جمهوری اسلامی برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی پرش به سوی سلطه انحصاری برقدرت را آغاز کرد و این امر در عرصه فرهنگی نیز به معنای آن بود که کشتی بان را سیاستی دیگرآمده است.

 دوران رونق نسبی نشر و کتاب به پایان رسید، بسیاری از فیلمسازان و سینماگران رسما یا غیررسمی از کار بازداشته شدند و بسیاری از آنها یا کنج عزلت گزیده یا چاره ای جز ترک کشور نیافتند.

کمیت و کیفیت تولیدات فرهنگی در طول چهار سال نخست ریاست جمهوری احمدی نژاد بار دیگر رو به قهقرا رفت و از سوی دیگر بار دیگر روند دولتی کردن یا شبه دولتی کردن تولیدات رسانه ای در دستور کار قرار گرفت.

بدیهی بود که در این میان نهادهایی چون خانه سینما در مرکز فشار و سرکوب قرار گیرند.

پایان ماه عسل

از همان آغاز که بدنام ترین نظامیان سابق که سالها سابقه بولتن سازی واتهام تراشی برای مخالفان فرهنگی خود را داشتند بر صدر وزارت ارشاد و نهادهای فرهنگی نشستند کوشیدند تا باردیگر علنا مهار تولیدات فرهنگی را به چنگ آورند. نخست وزارت ارشاد کوشید تا با نفوذ در نهادهای مختلف از جمله خانه سینما افراد وابسته به خود را به پشتیبانی از نهادهای موازی ش مانند انجمن هنرمندان مسلمان بر آنها حاکم سازد. به عنوان نمونه در مورد انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران برای مدت کوتاهی موفق شدند تا افرادی را که سابقه وابستگی به خط فکری کیهان را داشتند در هیئت مدیره آن «جاسازی» کنند، این امر البته با بالا نگه داشتن شمشیر دموکلوس توقیف بر سر مطبوعات سینمایی نیز میسر شد.

در سایر انجمن های خانه سینما نیز وزارت ارشاد صفار هرندی کوشید تا افراد مورد اطمینان خود را «جاسازی» کند و به این ترتیب کنترل خانه سینما را به دست بگیرد امری که در طول چهار سال اول خالی از تنش نبود زیرا صرف نظر از آنکه خانه سینما اساسا مجمعی صنفی است از لحاظ خاستگاه اجتماعی و گرایش فرهنگی نیز با دولت تازه کمتر سازگاری نشان می داد.

به این ترتیب دوران تازه ای از کشمکش میان حاکمیت تازه و خانه سینما که زمانی چشم و چراغ ش بود آغاز شد تا آنکه سرانجام ماه عسل به طلاق کشید!

وزارت ارشاد که بارها کوشیده بود تا فعالیت ها و موازین مطبوعاتی را در کنترل کامل خود درآورد و حتی طرح صدور کارت مطبوعاتی را در دوران اصلاحات و دوران احمدی نژاد چند بار در دستور کار خود قرار داده بود، اکنون چنین نقشه ای را برای سینما نیز کشیده بود و در تلاش بود تا با محدود کردن اختیارات خانه سینما و از سوی دیگر جایگزین کردن نهادهای موازی به جای آن کنترل کامل برفعالیت های صنوف سینمایی را نیز همچون دهه شصت در اختیار خود داشته باشد.

اما آن چنان که آشکار است این کوشش ها از سرعت لازم برای مدیران فرهنگی دولت احمدی نژاد برخوردار نبوده است و به تدریج با تشکیل شورای عالی سینما و اعطای اختیارات ویژه به آن تلاش کرد تا از این طریق خانه سینما را مهار کند اما در پاسخ خانه سینما نیز درصدد برآمد تا میزان مداخله دولت در امور خود را با تغییر در اساسنامه کاهش دهد، امری که سرانجام کاسه صبر دولتمردان را لبریز کرد و فرمان به انحلال آن داده و در نامه دستور انحلال خود حتی خانه سینما را «تشکل موسوم به خانه سینما» خواندند.

از قرار معلوم، دستور انحلال اگرچه مبتنی بر اعلام نظرشورای فرهنگ عمومی و شورای عالی سینما  که افرادی چون ده نمکی ازرهبران سابق انصار حزب الله در آن عضو هستند، آن چنان شدید و غیرمترقبه بوده است که حتی صدای ده نمکی را که خود از اعضای اصلی انجمن هنرمندان مسلمان است را درآورده و خواستار «ریش سفیدی بزرگان» شده است.

اساسنامه خانه سینما که در سال ۱۳۶۶ توسط شورای فرهنگ عمومی به تصویب رسیده است در سال ۱۳۸۷ با تصویب مجمع عمومی تغییر کرده است و اساسا مطابق دوره های قبلی و مقررات مربوط به شرکت های فرهنگی شرط و محدودیتی برای ابقای اساسنامه اولیه که ایراد اصلی معاونت سینمایی جواد شمقدری است وجود نداشته است و اگر هم قرار بر اعتراض بود این امر باید سه سال قبل صورت می پذیرفت.

بهر روی دو دهه ‍پس ازآغاز به کار تشکلی از صنوف سینمایی ایران و در حالی که بسیاری از سینماگران ایرانی زندانی یا ممنوع از کار یا در معرض بازداشت و زندانی شدن هستند و شمار بسیاری نیز کشور را ترک کرده اند ، معاونت سینمایی وزارت ارشاد تیشه به ریشه مجمع صنفی سینمایی می زند که زمانی چشم و چراغش بود و با ویران کردن خانه هزاران نفر از اعضای خانه سینما در حالی که هیئت مدیره این خانه حتی در آخرین لحظه نیز به جای تکیه کردن برتوانمندی اعضایش و مقاومت مدنی بر «بازی بزرگان» دل بسته است، در نقش لشگر چنگیز خان مغول ظاهر می شود!

منتشر شده در: زمانه

امید حبیبی نیا

منتقد فیلم و پژوهشگر ارتباطات عضو سابق خانه سینما و انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران

 این یادداشت اختصاصا برای سایت رادیو زمانه نوشته شده است هرگونه نقل قول و یا بازانتشار آن باید با ذکر منبع اصلی یعنی رادیو زمانه باشد

چه کسی از فیس بوک می ترسد؟

111

به بهانه کیفرخواست دادستان علیه شبکه های اجتماعی

 

شبکه های اجتماعی در پنج سال گذشته نه تنها جلوه دیگری از کارکردهای متنوع اینترنت در زندگی روزمره ما یافته اند بلکه سبک زندگی ما را نیز دستخوش تغییر کرده اند.
در حالی که نخستین شبکه های اجتماعی تنها کارکردی تفریحی داشتند، شبکه های اجتماعی امروزین زندگی سیاسی و اجتماعی بسیاری از کاربران را تحت تاثیر فرار داده اند.
در این میان شاید سه تارنمای فیس بوک برای تبادل اطلاعات، عضویت در گروه ها و دوست یایی، یوتیوب برای به اشتراک گذاردن ویدئوها و توتیتر برای مبادله اخبار بیش از همه کاربران حرفه ای تر اینترنت را تحت پوشش قرار داده اند.
بهره وری از هر این سایت ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که به کمپین اینترنتی مشهور شد سبب شد تا قابلیت های این شبکه های اجتماعی در جلب توجه افکار عمومی بیش از پیش روشن شود.
بدیهی است که شبکه های اجتماعی از ابتدا به جز برخی استثناها مانند سایت کلوب همواره در ایران فیلتر بوده است، این امر ظاهرا بیش از آن که به دلیل ملاحظات مذهبی یا اخلاقی باشد ناشی از واهمه از بدل شدن این سایت ها به یک رسانه تازه بوده است.
با رواج فیس بوک در بین ایرانیان که نمایانگر نسل تازه شبکه های اجتماعی بوده است، این سایت بلافاصله در ایران فیلتر شد و این وضعیت تا حوالی بهمن ماه سال گذشته ادامه داشت اما در این ماه در چرخشی عجیب هر دو سایت فیس بوک و یوتیوب در ایران قابل دسترسی شدند.

توهم توطئه یا دسیسه اطلاعاتی؟

با “آزاد شدن فیس بوک» در ایران، صدها هزار کاربر اینترنتی در یک ماه نخست در این سایت ثبت نام کردند، این استقبال ناگهانی و کم سابقه از فیس بوک در ایران سبب شد تا توجه مدیران این شرکت نیز به سوی ایران معطوف شود، برخی گزارشها حاکی ست که در فاصله حدود چهار ماه و نیم آزادی فیس بوک در ایران شمار افرادی که از داخل ایران به این شبکه پیوسته اند بیش از هفت هزار درصد افزایش نشان داده است و برخی برآوردها حاکی است که نزدیک به ششصد هزار نفر از داخل ایران عضو این سایت پرطرفدار ارتباطات تعاملی هستند.
با اینکه فیس بوک هیچ گاه شمار اعضایش را در یک کشور اعلام نمی کند اما دو قرینه نشان می دهدکه این سایت در طول بهار 88 محبوب ترین سایت ایرانیان در داخل کشور بوده است، نخست انتشار گزارشی از تعاملات جهانی در شبکه فیس بوک که در مقایسه با فصل مشابه در سال قبل نشان دهنده رشد شگفت انگیز استقبال از فیس بوک در ایران بود و این امر فیس بوک را برآن داشت که با افزایش بی سابقه و تصاعدی کاربران ایرانی ش افزودن زبان فارسی به فیس بوک را در اولویت قرار دهد و سرانجام در آغاز خیزش اعتراضی خرداد ماه امکان استفاده از فیس بوک به زبان فارسی نیز فراهم آمد.

قرینه دوم آمارهای سایت هایی چون آلکسا بود که نشان دهنده رشد بی سابقه فیس بوک در ایران بود به گونه ای که این سایت پس از گوگل و یاهو در چند روز مانده به انتخابات به سومین سایت محبوب در کشور بدل شد.
اما این سوال که چرا ناگهان مسئولان سانسور در ایران که در همان حال حتی از فیلتر کردن وبلاگ هایی که کمترین نشانه اعتراض در آن موجود بود نیز نمی گذشتند، سایتهایی چون فیس بوک و یوتیوب را آزاد کردند؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا نشانه هایی از استفاده عوامل اطلاعاتی حکومت برای ردیابی، رصد و مانیتورینگ نیروهای شاخص مخالف یا روزنامه نگاران یافت شد، برخی معتقد بودند فیس بوک بهترین مرجع برای کنترل دائمی تحرکات آشکار و نیمه آشکار مخالفان سرشناس است.

برخی دیگر معتقد بودند که دولت قصد استفاده از فیس بوک و یوتیوب را در انتخابات ریاست جمهوری به نفع خود را دارد و از این رو با تجربه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می خواهد از همین ابزار برای جلب یک پایگاه مرجع 25 میلیون نفری استفاده کند.

اما در عمل نه تنها ما شاهد هیچ استفاده تبلیغاتی از فیس بوک و یوتیوب توسط نیروها و جریان های رسمی جمهوری اسلامی نبودیم بلکه حتی یک صفحه هواداران احمدی نژاد نیز در فیس بوک که در آن هر صفحه ای در هر موضوعی موجود است نیز ایجاد نشد.

پاسخ سوم اما کمی دیرتر با اشاره به نقش احتمالی حسین درخشان و نقش مکمل پیام فضلی نژاد و برخی دیگر از تئوریسین های جنگ روانی سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات در بازیگردانی «نمایش انتخابات» توسط برخی دیگر ارائه شد.

بر این مبنا، ابتدا فیس بوک، یوتیوب و برخی از سایت های جریان های سیاسی هوادار اصلاح طلبان در خارج از کشور از فهرست سایت های ممنوعه حذف شدند، سپس به اصلاح طلبان اجازه فعالیت رسانه ای کم و بیش آزادانه با استفاده از تنوع و گستردگی بی نظیر داده شد و در آخرین مرحله مناظره های تلویزیونی به کمک داغ کردن تنور «انتخابات» آمدند.

این مناظره ها که در تاریخ تلویزیون در ایران از نظر میزان مخاطب بی سابقه است در زمانه ای که مخاطب ایرانی کمابیش به رسانه های آلترناتیو دیگری هم دسترسی دارد نزدیک به نود درصد مخاطب داشته اند، این به آن معناست که در زمان پخش این مناظره ها تقریبا همه مردم پای تلویزیون نشسته بوده اند.

به این ترتیب با کمپین بی سابقه اصلاح طلبان در جامعه واقعی و مجازی از میزان تبلیغات هوادار تحریم به طرز کم سابقه ای کاسته شد و حتی بسیاری از هواداران تحریم نیز در آحرین روزهای باقی مانده به انتخابات گرفتار «موج گرفتگی» طبقه متوسط شدند و به پای صندوق های رای کشیده شدند.
اما پرده این نمایش در نیمه شب 22 خرداد ماه با غافلگیر کردن بسیاری از مردم و اعلام برنده شدن محمود احمدی نژاد فرو افتاد.
به این ترتیب بالاترین میزان مشارکت در انتخابات از زمان تاسیس جمهوری اسلامی پس از رفراندم با 63 درصد آرا به نام محمود احمدی نژاد و حاکمیت ثبت شد.

از این قرار به باور کسانی که معتقد به توطئه از پیش طراحی شده هستند، روشن می شود که آزادی فیس بوک، یوتیوب، تویتر و بسیاری از شبکه های اجتماعی و مدارا در برابر آکسیون ها و تظاهرات انتخاباتی بی سابقه تا روز برگزاری «نمایش» به چه دلیل بوده است.

دقیقا از صبح روز آغاز رای گیری، ارسال پارازیت بر روی شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی و بعدها صدای آمریکا، حمله به مرکز تلویزیون اینترنتی موج سبز و مسدود کردن همه سایت های اطلاع رسانی و شبکه های اجتماعی و سپس بازداشت روزنامه نگاران، ایجاد محدودیت برای روزنامه ها و توقیف برخی از آنها شرایطی را پیش آورد که بی شباهت به یک کودتای نظامی نبود.

به این ترتیب فیس بوک و تویتر که دسترسی به آنها توسط دولت به مدت کوتاهی آزاد شده بود آن چنان خطرناک و توطئه گر شناخته شدند که در ادعانامه دادستان انقلاب اسلامی علیه متهمان به «اعتراضات پس از انتخابات» (یا آنچنان که صدا و سیما می نامد: اغتشاش گران) نیز به عنوان بخش مهمی از ابزار توطئه و دسیسه کشورهای غربی و سازمان اطلاعاتی نامیده شده اند.

در این کیفرخواست که اصولا بر مبنای تبیین های قبلی و فعلی حسین درخشان استوارشده، آمده است:
کودتای مخملی (دادستانی به جای انقلاب ترجیح می دهد از اصطلاح کودتا بهره گیرد) دارای سه بازوی فکری، اجرایی و رسانه ای است.
براساس این کیفرخواست، تویتر متهم شده که به روز رسانی سایت خود را «که مستلزم قطع چند روزه» بود، با هدف حمایت و سرویس دهی «به آشوبگران» به تاخیر انداخته است.
همچنین فیس بوک نیز در فهرست متهمان دادستانی ذکر شده و «در راستای تسهیل ارتباط میان کاربران ایرانی و سایر کشورها در مقطع اغتشاشات نسخه آزمایشی خود را ارائه کرد تا آشوبگران بهتر بتوانند از آن استفاده کنند.»
سومین شرکت متهم گوگل است که با «قراردادن نرم افزار ترجمه انگلیسی به فارسی و بالعکس برای استفاده عمومی» به کمک «به اغتشاشگران» شتافته است.

از این قرار کلیه خرد رسانه های نوین که در غیاب رسانه هایی جریان اصلی که از پوشش اخبار خیزش مردم بازداشته شده بودند از نظر حاکمیت در مظان اتهام قرار دارند.

خرد رسانه های آلترناتیو شاخ غول ها را شکستند!

در حالی که دادگاهی در تهران به محاکمه متهمانی می پردازد که اتهام برخی از آنها فرستادن ای میل، مصاحبه با یک رسانه فراملی یا انتشار اخباری در فیس بوک، وبلاگ یا تویتر بوده است. درجریان جنبش اعتراضی یک جریان رسانه ای مستقل پدیدار شد که تمام ویژگی های رسانه آلترناتیو نوین را داشت: پویایی، استقلال، شخصی، چند صدایی، گوناگونی، تعاملی و خود تقویت کننده.

fb2
به این ترتیب در جریان این جنبش دو ماهه، خرد رسانه های تازه ای شکل گرفتند که غول های رسانه ای برای دسترسی به اطلاعات و اخباری از وقایعی که در خیابانها به وقوع می پیوست محتاج آنها شدند، فیلم های آماتوری با موبایل های دوربین دار تنها شاهدان عینی وقایع و منابع تصویری از تظاهرات و اعتراضات شدند، تویتر منبع اولیه برای رصد خبرهای روز و چک کردن وقایع به حساب آمد و وبلاگ ها و فیس بوک منابع دیگری برای پیگیری اخبار و اطلاعاتی که دسترسی به آنها کمتر امکان پذیر بود.
از این قرار جریان اطلاعاتی به دلیل سانسور شدید حاکم وارونه شد و رسانه های بزرگ نیز ناچار شدند تولیدات رسانه ای شهروندان عادی را برای پوشش خبری خود مورد استفاده قرار دهند.
این پدیدار تازه سبب شد تا بسیاری از مردم آگاهانه یا ناخودآگاهانه نقش شهروندان روزنامه نگار را ایفاء کنند و جریان اطلاع رسانی تازه ای با تکیه بر منابع خرد، مستقل، آلترناتیو و در همین حال پویا و فراگیر شکل بگیرد.
به این ترتیب شبکه های اجتماعی نقش مهمی در مقابله با سانسور ایفاء کردند و در همین حال در ایجاد فضای همسویی، همدلی و همنوایی و به وجود آمدن شبکه های مجازی برای تعامل و خود تقویت گری کاملا سهیم بودند.
امروزه زندگی سیاسی و اجتماعی ما چه این اعتراضات در شکل فعلی خود ادامه بیابد و یا به
زیرزمین کشیده شود، بدون فیس بوک، یوتیوب و تویتر قابل تصور نیست؛

– ایجاد شبکه همراهان
– اطلاع رسانی شخصی و اجتماعی
– خود تقویت گری و موج سازی
– تاثیر گذاری بر روند زندگی روزانه و سبک زندگی
– تاثیرگذاری به عنوان مدلی از یادگیری اجتماعی
– برقراری تعامل میان افراد و گروه های مختلف
– بازنمایی بخشی از شمای زندگی مجازی
– بازنمایی و هویت بخشی به افکار عمومی
– تخیله روانی و یافتن رابطه های تازه

می تواند برخی از کارکردهای این شبکه های اجتماعی باشد.

1-b

اما روشن است که کارکرد سیاسی این شبکه ها هم برای کسانی که درگیر سازماندهی اعتراضات یا خبررسانی هستند و هم برای ارگان های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی بیش از همه اهمیت داشته باشد.

از این رو با آن که می توان روی فرستنده های تلویزیونی و رادیویی پارازیت انداخت و یا سایت ها را فیلتر کرد اما تصاویر ، اخبار، شایعات و اطلاعات به هر طریق ممکن وارد شبکه های اجتماعی می شوند و از این طریق در رسانه های جهانی انعکاس می یابند یا مانند صحنه شمایل مانند جان باختن ندا آقا سلطان در برابر دوربین در حافظه جمعی تاریخ یا حداقل بخشی از مردم ثبت می شود و به سمبل مبارزه علیه دیکتاتوری در ایران بدل می شود.

عکس ها از : رها عسگری زاده

پانویس ها:
یوتیوب را نمی توان با تعاریف موجود در زمره شبکه های اجتماعی موجود خواند اما شیوه اشتراک و تعامل و همچنین به اشتراک گذاردن لینک های آن در شبکه های اجتماعی چون فیس بوک سبب شده است تا کارکردی کم و بیش مشابه بیابد.

Omid Habibinia, Facebook: emerging alternative media in pre-election situation in Iran, GS, LU 2009

حاشيه يک گزارش دانشگاهي

‎سرهم بندی آمريکايی‎

این روزها ظاهرا مطالعات کم مایه در باره موضوعات روز رسانه ای در سطح برخی دانشگاهها بدجوری همه گیر شده است.

باور کردنی نیست که یک گروه از دانشجویان دوره لیسانس ارتباطات دانشگاه واشنگتن زیر نظر استاد خود با استفاده از یافته های گوگل و آرشیو روزنامه های آمریکایی آماری از وضعیت دستگیری وبلاگ نویسان در جهان منتشر کنند و بعد با تکرار این یافته ها در سایت های مختلف دانشگاهی و خبری بخواهند به مرجعی برای این امر بدل شوند.

gozareshd1.jpg

خبرگزاری ایسنا که خبر این «مطالعه» را بر روی خروجی خود منتشر کرده است از آن به عنوان «وبلاگ‌نویسان دستگیر شده به افشای فساد در دولت، نقض حقوق بشر و سرکوبی مخالفان پرداخته‌اند و از سیاست‌های عمومی انتقاد کرده و چهره‌های سیاسی را به عمل فراخوانده‌اند.» نام برده است و طبق معمول البته بخش های مربوط به ایران را سانسور کرده است.

نخستين سوالي که براي خواننده ايراني اين آمار مطرح مي شود آن است که چرا با وجود آنکه در چند سال ‏اخير موضوع دستگيري، بازداشت و تهديد وبلاگ نويسان ايراني به طرز گسترده اي در رسانه هاي جهان و ‏به ويژه سازمان هاي حقوق بشر مطرح شده است، آمار مربوط به ايران تا اين حد ناقص است.‏

در اطلاعات مربوط به ایران، بنا بر داده های این گزارش کل دستگیریهای وبلاگ نویسان در طول پنج سال اخیر تنها هفت مورد بوده است که شامل: سینا مطلبی (2003)، امید شیخان(2004)،مجتبی سمیع نژاد (2005)، آرش سیگارچی (2005 دو بار تکرار شده)، احمد رضا شیری (2006)، رضا والی زاده (2007)، کیانوش سنجری (2007).

صرف نظر از تاريخ هاي نادرست در مورد برخي از دستگيري ها از جمله کيانوش سنجري که حدود دو ‏سال است از ايران خارج شده، تهيه کنندگان گزارش حتي متوجه نشده اند آرش سيگارچي که دو بار با دو ‏املاي مختلف نام وي را تکرار کرده اند در واقع يک نفر است.‏

موارد اتهامي همين هفت نفر نيز اغلب اشتباه درج شده است، ازجمله در مورد مجتبي سميع نژاد موارد ‏اتهامي ربطي به اعتراض به دستگيري وبلاگ نويسان نداشت.‏

در فاصله سال هاي مورد بررسي يعني 2003 تا 2008 صدها فعال سياسي و اجتماعي، روزنامه نگار و ‏روشنفکر در ايران بازداشت شده اند که حداقل نيمي از آنها وبلاگ داشته و يا وبلاگ نويس حرفه اي بوده اند. ‏با اينکه در موارد بسياري از جمله بازداشت فعالان زن، علت اصلي بازداشت نوشته هاي وبلاگ هاي ‏شخصي اين افراد نبوده است، اما بازجويان در مرحله بعدي براي سنگين تر کردن پرونده اتهامي آنها نوشته ‏هاي اين افراد در سايت هاي اينترنتي و وبلاگ شخصي شان را نيز ضميمه پرونده آنها کرده اند.‏

تنها در مورد برخي از وبلاگ نويسان علت اصلي بازداشت آنها نشر آثاري که به باور مقامات امنيتي و ‏قضايي «کفرآميز و توهين آميز» تلقي شده اند، بوده است.‏

در يک مورد بازداشت نزديک به سي و سه نفر از فعالان زن در اسفند ماه گذشته، تقريبا بيست نفر از آنها ‏وبلاگ نويس بودند که برخي از آنها بعدها به دليل نوشته هاي خود در وبلاگ هايشان مورد بازجويي و يا ‏طرح اتهام قرار گرفتند.‏

در زمان بازداشت اين فعالان زن بسياري از سازمان هاي مدافع حقوق بشر و آزادي بيان با صدور بيانيه ‏هايي اين بازداشت گروهي را محکوم کردند و در برخي از اين بيانيه ها نيز به وبلاگ نويس بودن برخي از ‏بازداشت شدگان اشاره شده بود.‏

سال گذشته همچنين نزديک به چهل دانشجوي چپ در دانشگاه هاي مختلف کشور بازداشت شدند که برخي از ‏آنها وبلاگ نويس بوده اند اما در اين گزارش از آنها نيز ذکري به ميان نيامده است.‏

بازداشت فعالان کارگري، معلمان يا روزنامه نگاران شهرستاني که وبلاگ نويس هم هستند را نيز مي توان به ‏اين فهرست افزود، مضاف بر آنکه بازداشت وبلاگ نويسان و فعالان سياسي و اجتماعي در شهرهاي مختلف ‏کشور ديرتر و کمتر در رسانه هاي آلترناتيو فارسي زبان منعکس مي شود.‏

اما هيچ يک از اين موارد در اين «مطالعه دانشگاهي» در باره وضعيت دستگيري وبلاگ نويسان ايراني ذکر ‏نشده است.‏

در این گزارش به طرز حیرت آوری هیچ توجهی به گزارشهای نهادهایی چون گزارشگران بدون مرز یا کمیته حمایت از وبلاگ نویسان نشده است.

به اين ترتيب به نظر مي رسد که هدف از ارائه اين اطلاعات مخدوش، نادرست و ناقص تنها کسب اعتبار ‏براي اين سايت و نهاد مرتبط با دانشگاه واشنگتن است.‏

در چين بنا بر آمار اين گزارش تنها ده مورد بازداشت در بين وبلاگ نويسان صورت گرفته است و کل ‏بازداشتي هاي پنج سال گذشته در جهان 65 مورد بوده است.‏

در بخشي از يافته هاي اين گزارش آمده است که اکثريت وبلاگ نويسان بازداشت شده مرد بوده اند، حال با ‏افزودن وبلاگ نويسان بازداشت شده زن ايراني به اين فهرست به احتمال زياد اين موازنه جنسي برهم خواهد ‏خورد، ضمن آنکه موارد بسياري از بازداشت وبلاگ نويسان زن در کشورهاي اسلامي در سال هاي گذشته ‏رخ داده است که در اين آمار هيچ اشاره اي به آنها از جمله در اردن و مصر نشده است.‏

gozareshd2.jpg

از سوي ديگر متوسط بازداشت وبلاگ نويسان در اين آمار که پانزده ماه محسوب شده است، خوشبختانه در ‏مورد ايران (به دلايل مختلف) احتمالا به کمتر از يک ماه مي رسد.‏

اما اين مورد که ايران، چين و مصر خطرناک ترين کشورهاي جهان براي وبلاگ نويسان هستند با توجه به ‏ميزان دستگيري ها و تعقيب هاي قضايي به نظر درست مي رسد.‏

به نظر مي رسد که وبلاگ ها در دنياي ارتباطات قرن بيست و يکم به عنوان رسانه شهروندان بيش از پيش ‏در زندگي سياسي، اجتماعي و فرهنگي جامعه نقش مي يابند و به همان ميزان نيز با حاکميت هاي توتاليتر ‏درگيري بيشتري مي يابند. ‏

اما اگر قرار باشد براي دستيابي به تاثيرگذاري وبلاگ ها در عرصه سياست، ميزان بازداشت وبلاگ نويسان ‏در کشورهاي مختلف را مورد بررسي قرار داد، بهترين شيوه بهره گيري از روشهاي مطالعه و تحقيق معتبر ‏از جمله مطالعات موردي و کنترل چند باره داده ها و در برخي موارد مشورت با کارشناسان مرتبط است، ‏زيرا آمار مخدوش، ناقص و غيرقابل دفاع نقض قرض و در بهترين حالت سبب بي اعتباري داده ها و ‏پژوهشگران مي شود.‏

عکس ها از: راحله عسگري زاده‏

رسانه ♦ چهار فصل

اميد حبيبي نيا  – پنجشنبه 13 تیر 1387 [2008.07.03]

منتشر شده در : روز

شکست تبلیغات‌سیاسی صدا‌و‌سیما

شکست صدا و سیمای جمهوری اسلامی در ایجاد همگرایی سیاسی در زمان انتخابات هفتم مجلس اسلامی،تحلیل شناختی/گفتمانی رسانه توتالیتار

 

در این بررسی برنامه های سیاسی و خبری صدا و سیما دو شبکه اول و دوم (که درحدود نود و پنج درصد از مناطق کشور قابل دریافت است و بیشترین مخاطب بالقوه را دارند) در فاصله روزهای بیست و پنجم بهمن ماه تا اول اسفند ماه مورد مطالعه قرار گرفته است


اشاره:
این تحقیق ماه گذشته در حاشیه یک کارگاه آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی مدیریت ارتباطات ارائه شد، اما به دلیل آن که برای مخاطب متوسط چندان قابل استفاده نیست ، ضمن خلاصه کردن تا حدی ساده و بازنویسی شد که مخاطبان متوسط بتوانند از آن بهره بگیرند ، یاد آوری می کنم که نتایج این تحقیق که بخشی از تز دکترای پژوهشگر و بخشی از مقاله وی در بیست و پنجمین کنفرانس بین المللی پژوهشگران ارتباطات ( برزیل ، پرتو آلگره) است ، به زودی در یک فصلنامه علمی بین المللی ارتباطات سیاسی درج خواهد شد .


نقش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه انحصاری در زمنیه پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی برای پاسداری از مشروعیت سیاسی و همگرایی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی از طریق پروپاگاندا حیاتی به نظر می رسد.
از همین رو بررسی و تحلیل آن می تواند به دستیابی درک روشن تری از کارکردها و ناکارآیی های رویکرد های دگماتیک به رسانه و میزان نفوذ و نیز محتوای واقعی برنامه های سیاسی و سرگرم کننده آن کمک کند.
در این بررسی برنامه های سیاسی و خبری صدا و سیما دو شبکه اول و دوم (که درحدود نود و پنج درصد از مناطق کشور قابل دریافت است و بیشترین مخاطب بالقوه را دارند) در فاصله روزهای بیست و پنجم بهمن ماه تا اول اسفند ماه مورد مطالعه قرار گرفته است.
نتایج اولیه نشان می دهد که صدا و سیما در این یک هفته در این دو شبکه حدود پنجاه درصد از برنامه های خود را به تبلیغ آشکاربرای شرکت مردم در انتخابات اختصاص داده بود.( نمودار یک)


نمودار یک : فراوانی انواع برنامه های پخش شده توسط دو شبکه صدا و سیما در هفته منتهی به زمان انتخابات مجلس هفتم ( حبیبی نیا، امید؛1383)
آن چنان که این نمودار نشان می دهد حجم بالای این کارزار سیاسی نشانگر آن است که مدیران صدا وسیما با تمام توان برای بسیج و اقناع افکار عمومی به هرشکل ممکن کوشیده اند تا با استفاده از شیوه مرسوم بمباران تبلیغاتی و روش اشباع سازی مردم را به پای صندوق های رای که برای آزمون مشروعیت سیاسی رژیم اهمیت فراوانی داشت، فراخوانند.آن ها البته در این راه با درک نا کار آمدی شیوه های مرسوم دست به نوعی ساختار شکنی نیز زدند وبرخی از ترانه ها یا سرودهای محبوب مردمی را نیز در این میان پخش کردند.
به این ترتیب ما در این تحلیل با چند پارامتر رو در رو می شویم:
رسانه غالبM1=
مخاطب بالقوهA1=
مخاطب بالفعل A2=
رسانه آلتر ناتیو M2=
پویایی اجتماعی همسو شده( رسانه غالب)D1=
پویایی اجتماعی آلتر ناتیو ( رسانه آلتر ناتیو)D2=
از این قرار فرمول بندی این پروسه را می توان چنین توضیح داد:
M1.A1=D1
M2.A2=D2
به عبارت دیگر این معادله را می توان چنین تعریف کرد:
(M1.M2)(A1.A2)= D
اکنون با بهره گیری از رویکرد تحلیل شناختی به بررسی چند نمونه از روشهای القایی این برنامه ها می پردازیم. ( جدول یک )


جدول بررسی عناصر و مولفه های برجسته سازی شده توسط صدا و سیما ( ا. حبیبی نیا 1383)
آن چنان که جدول بالا نشان می دهد،رفتار رسانه ای صدا وسیما دقیقا مطابق با خصوصیات یک رسانه سلطه جوست که به جای ارائه اطلاعات دقیق به تفسیر های یکسویه و جزم گرایانه و به جای ایجاد زمینه های لازم برای مشارکت مخاطب به القای مستقیم می پردازد.
آن چنان که فیسک ( 1993) می گوید ما در اقناع با چند مولفه سر کار داریم:
– انتقال کامل پیام هدف
– ایجاد انگیزه برای دریافت (و به تعبیر پست مدرنیستها مصرف اطلاعات)
– درک نسبتا کامل از سوی مخاطب
– ایجاد همگرایی با پیام از سوی مخاطب
– روشن سازی هدفهای تغییر انگیزش و رفتار هدف
– انتظار برای ایجاد تغییر در مخاطب
اما واقعیت آن است که تئوری اقناع به ویژه اگر با شیوه های تزریقی و یکسویه ( بالا به پائین) همراه باشد در اغلب موارد منجر به انفعال مخاطب می شود و به طریق اولی به جای تغییر شناختی به واکنش شرطی مخاطب می انجامد.
این شرایط آن گاه وضعیتی نامتعادل تر به خود می گیرد که اولا رسانه غالب از محبوبیت چندانی در میان اکثریت جامعه بر خودار نباشد و ثانیا پیام های مخالف خوان از قابلیت های زیادی برای ایجاد تحرک و پویایی اجتماعی به سوی اهداف معارض برخوردار باشند.
به این ترتیب می توان با فرض آزمون معادله بالا از بررسی پارامتر های زیر به نتایجی برای ارائه تحلیل شناختی / گفتمانی دست یافت:

میزان تبلیغات مداوم صدا و سیما ( در این بررسی دو شبکه اصلی سیما ج.ا ) حدود پنجاه درصد ساعات اصلی پخش، میزان پراکنش پیام های مخالف خوان از طریق رسانه های معارض ( از طریق اینتر نت، رادیو های فارسی زبان و شبکه های ماهواره ای ) ، مخاطب بالقوه حدود چهل میلیون جمعیت حائز شرایط برای رای دادن، مخاطب بالفعل ( کسانی که به هر دو رسانه ها دسترسی دارند، کسانی که بیشترین میزان مشارکت را در مسائل سیاسی دارند) .
اکنون به آمار رسمی منتشره از میزان شرکت کنندگان در انتخابات می پردازیم:
بر اساس این آمار میزان شرکت کنندگان در 39885 شعبه اخذ رای حدود بیست میلیون نفر اعلام شد.
بر این اساس متوسط میزان رای دهندگان در هر شعبه کمتر از پانصد نفر بوده است ، به عبارت دیگر در هر ساعت تنها 45 نفر به هر شعبه رای گیری مراجعه کرده اند .
اما آمار غیر رسمی حاکی از آن است که میزان شرکت کنندگان دراین انتخابات حدود یازده تا پانزده میلیون نفر ( و درتهران حدود یک میلیون نفر بوده است ) به این ترتیب با مقایسه دو آمار می توان فرض کرد که میزان تقریبی شرکت کنندگان در این انتخابات حدود 16.5 میلیون نفر باشد.
با فرض قرار دادن این میزان معادله بالا را بار دیگر می توان با در نظر گرفتن این متغییر ها چنین پیگیری کرد:
-حجم برنامه های تبلیغی صدا وسیما ( پنجاه درصد از زمان پخش)
یعنی حدود هفتاد (ضربدر دو) ساعت برنامه ( از دو شبکه ی سیما) در ساعات اصلی پخش برنامه (PT :19 تا 23)با فرض همین میزان برنامه در سایر شبکه های رادیویی و تلویزیونی دیگر:حدود 550 ساعت برنامه رادیویی و تلویزیونی
– حجم تبلیغات رسانه های معارض: نامعلوم
– میزان دسترسی مردم به اینترنت: حدود سی درصد ( اغلب سایت های سیاسی و خبری توسط مخابرات جمهوری اسلامی فیلتر شده اند)( اغلب جوانان زیر سی سال)
– میزان دسترسی مردم به شبکه های ماهواره ای فارسی زبان: حدود پانزده درصد( اغلب خانواده های مرفه و نیمه مرفه)( اغلب افراد بالای سی و پنج سال)
– میزان مخاطب بالفعل رادیو های فارسی زبان: حدود ده درصد( اغلب افراد بالای سی سال)
– میزان رای دهندگان بالقوه: حدود چهل ملیون نفر
– میزان رای دهندگان بالفعل: حدود شانزده میلیون نفر (آمار رسمی حدود بیست میلیون نفر )
– میزان مخاطبان بافعل صدا وسیما ( اغلب برنامه های غیر سیاسی و سرگرم کننده ) حدود هفتاد درصد.
بر این اساس صدا وسیما تنها موفق شده است همگرایی سی و پنج درصد افراد جامعه را با تبلیغات سیاسی خود برای شرکت در انتخابات جلب کند و پیام های مخالف خوان شصت و پنج درصد دیگر جامعه را از شرکت در این انتخابات بازداشته است، به عبارت دیگر » جنبش تحریم نمایش انتخاباتی» که از سوی مخالفان جمهوری اسلامی سازمان یافته بود موفق شد مخاطبان بیشتری را به پیام های خود جذب کند . در عوض رادیو و تلویزیون و دستگاههای تبلیغاتی انحصاری جمهوری اسلامی که با سانسور مستمر کوشیدند تا مردم را به شرکت در این انتخابات ترغیب کنند شکست خوردند.
به این ترتیب به نظر می رسد ، در آینده نزدیک ما باز هم شاهد رشد و گسترش رسانه های آلتر ناتیو از سویی و بی ثمر شدن سیاستهای رسانه ای دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی در مخاطب سازی های انبوه به ویژه در زمینه همگرایی سیاسی باشیم.
اکنون با توجه به جدول یک به زمینه های شناختی تبلیغات صدا و سیما در زمینه برجسته سازی انتخابات دقت کنیم.
رسانه ها ی عام گرا و دولتی معمولا برای برجسته سازی انتخابات از چهار تاکتیک بهره می گیرند:
– تشریح موضوعات مورد بحث
– افزایش میزان بازنمایی سوژه های مورد نظر
– قاب بندی متمایز برای مخاطب سازی
– بهره گیری از لحن و آوای همنوا با تمایلات اکثریت
با نگاهی به نمونه های مورد بررسی در این تحلیل به روشنی می توان دریافت که اگر چه سیاست گزاران صدا وسیما کوشیده اند تا حدودی از این راهکارها بهره گیرند اما به دلیل تفاوتهای ارزشی میان فرهنگ سیاسی ترویج داده شده توسط فرهنگ غالب و ارزش ها و فرهنگ واقعی جامعه این تمهیدات در اغلب مواقع بی اثر یا کم اثر باقی می ماند.
موضوعی که در تحلیل شناختی ما از این برنامه ها حائز اهمیت است ، ساز و کار پردازش اطلاعات در ذهن مخاطب است.
از آن جا که بمباران تبلیغاتی صدا و سیما بطور معمول به دلیل محدودیتهای کارکردی ش از مدت کوتاهی قبل از آغاز انتخاب شروع می شود ( هر چقدر زمان این تبلیغات طولانی تر باشد با واکنش منفی بیشتری روبرو می شود و از اثرمندی باز می ماند) در نتیجه این تبلیغات بیشتر متوجه اثر گذاری بر حافظه کوتاه مدت مخاطب (STM) است.
به عبارت ساده تر این تبلیغات می کوشد تا با شرطی سازی از نوع دوم مخاطب را آماده پذیرش القائات سیاسی سازد. تاکتیک اصلی در این شیوه مطابق سیاست رسانه توتالیتار منفعل کردن مخاطب و به حداقل رساندن زمینه های نا همخوانی نگرش ها و به طریق اولی رفتار اوست. تا آن جا که رفتار هدف ( در این جا شرکت در انتخابات مجلس اسلامی ) بروز یابد.
اما بهره برداری از تاکتیک تاثیر گذاری بر حافظه کوتاه مدت مخاطب برای ترغیب وی به بروز رفتار سیاسی مورد نظر ،به دلیل ضعف های ساختاری و به لحاظ ماهیت ذاتی صدا و سیما سبب ناکارآمدی های فراوانی می شود که در این جا به چند نمونه از آن با توجه به نمونه هایی که در این جا از شیوه تبلیغات دو شبکه تلویزیونی ذکر کردیم اشاره می کنیم:
– اثر گذاری بر حافظه کوتاه مدت تنها معطوف تغییر رو ساخت نگرش و رفتار قالبی ست و نه زیر ساخت ها و پایه های نگرشهای شناختی افراد و جامعه، از همین رو تکیه بر آن برای ایجاد یک کارزار سیاسی بدون بهره برداری از مشوق ها و مکانیسم های در برگیرنده کامروایی اجتماعی که در مظاهر پویایی های اجتماعی نمود می یابد دارای ریسک بالایی ست و با محدودیتهای فراوانی روبروست.
– عوامل تاثیر گذار بر حافظه کوتاه مدت مخاطبان از تنوع بسیار زیادی برخوردار هستند و به همان میزان که می توان با بمباران تبلیغی ذهن مخاطب را درگیر پیام های هدف کرد ، به همان میزان نیز ریسک تاثیر گذاری پیام های مخالف در همین زمان و با کانالهای متفاوت نیز وجود دارد.
– اگر چه به دلیل عدم توانایی دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی برای اقناع سازی توده ها ، بهره گیری از روش تاثیر گذاری بر حافظه کوتاه مدت برای آنها به صرفه تر است ، زیرا به جای اثر گذاری بر ارزش های نهادینه جامعه ( که در بیست و پنج سال گذشته در این زمینه ناکام ما نده اند) تنها رفتار سیاسی موردنظر خود از مخاطب در یک مقطع زمانی بسیار کوتاه انتظار دارد، اما به دلیل افزایش شکاف ارزشی ( Value Gaps) میان مخاطب و این رسانه ها و عدم مشروعیت و اعتبار پیام های سیاسی این رسانه ها و ویژگی بالا به پائین و دیکته وار رسانه توتالیتار روز به روز از دامنه تاثیر گذاری آن کاسته می شود.
– پایه ریزی سیاست تبلیغ با محوریت حافظه کوتاه مدت زمانی موثر است که رسانه قبلا موفق شده باشد با جلب توجه مخاطب ، مخاطب سازی کرده باشد ، به عبارت ساده تر در این روش ،مطابق رهیافتهای تئوری یادگیری اجتماعی بندورا ( 1977) ابتدا باید توجه مخاطب را به موضوع معطوف کرد و سپس زمینه های انگیزشی این توجه را به سوی رفتار هدف با ترسیم مشوقهای لازم تقویت کرد .اما صدا و سیما به دلایل گوناگون و از جمله خصلت ایدئولوژیک خود که متاثر از تئوری های منسوخ شده اثر گذاری سوزنی ست تصور می کند مخاطب لاجرم به برنامه های سیاسی ش توجه می کند و یا از آن تاثیر می پذیرد.
با تمام این احوال نمی توان تاثیر ثانوی این برنامه ها را نادیده گرفت ، زیرا تعبیر گروهی این برنامه ها در محیط گروه های اجتماعی سبب می شود تا یک دامنه از برخورد های همسو یا نا همسو پدید آیند. به عنوان مثال در این نمونه مورد بررسی اخبار و برنامه های صدا وسیما چنین وانمود می کردند که علیرغم رد صلاحیت شدن تعداد زیادی از کاندیداهای متعلق به جناح موسوم به جناح » اصلاح طلب» ( که دقیقا همین اصطلاح برای آن ها از سوی صدا و سیما به کار می رفت ) اکثریت نامزدها ی مجلس هفتم را همین افراد تشکیل می دهند.
به عبارت دیگر صدا وسیما بر ای فراخواندن مردم به شرکت در انتخابات روی منفور بودن جناح مقابل یا خودی ( که برخی از منفورترین چهر ه هایش چون فرهاد نظری عامل حمله به کوی دانشگاه تهران را به میدان آورده بود) حساب باز کرده بود!
پیام ضمنی این تبلیغات صدا و سیما چنین بود که بر خلاف آن چه گفته می شود اگر چه صلاحیت برخی از کاندیدا های جناح خاتمی رد شده است اما تعداد بسیاری از کاندیدا های این جناح در این انتخابات شرکت دارند و انتخابات به هیچ وجه یک جانبه نیست.
مفهومی که از سوی برخی از مردم از این پیام صدا و سیما با تاکید بی سابقه بر حضور جناح خاتمی در انتخابت تعبیر می شد آن بود که : «برای آن که جناح مقابل رای نیاورد در انتخابات شرکت کنیم !»
به عبارت دیگر صدا و سیما بر دو گروه از مخاطبان تاکید کرد: گروه میانی طبقه متوسط که به دلایل گوناگون با دستگاههای دولتی سر و کار می یافتند ( و اغلب رای های باطله متعلق به آن ها بود) و طرفداران فعلی نظام اسلامی که بر اساس نظر سنجی های مرکز تحقیقات صدا وسیما حدود پانزده درصد جمعیت جامعه را تشکیل می دهند و از میان آن ها نیز تعداد زیادی هنوز به اصلاح پذیری نظام اعتقاد دارند .
به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که تبلیغات صدا و سیما در ترغیب حدود چهل درصد افرادی که در این انتخابات شرکت کردند از اثر گذاری چندانی برخوردار نبوده زیرا این افراد یا متعلق به گروه دنباله روی میانه بوده اند یا اقلیت شش درصدی ( به اضافه نه درصدی که صدا و سیما آن ها را طرفداران اصلاح طلبان می خواند و جز پانزده درصد طرفداران دائمی حکومت محسوب می کند) پیروان حکومت اسلامی بوده اند.

با توجه به معادله بالا (D1= 40% > D2= 60 % ) می توان گفت صدا و سیما ی جمهوری اسلامی با وجود انحصار ، بهر ه گیری از اتاق های فکر و مشاوران ارتباطاتی ، تجربه و نیروهای حرفه ای و سرانجام انتشار دهنده گرایش همگرایی سیاسی در جامعه ( با حکومت ) در ترغیب مخاطبان به شرکت در رفتار سیاسی مورد نظر ( شرکت در انتخابات مجلس هفتم اسلامی ) شکست خورده است و این شکست در مراحل بعدی سبب انزوای هر چه بیشتر برنامه های سیاسی ، کاسته شدن از دامنه نفوذ و القای سیاسی و کاهش روز افزون مخاطبان میانه و دنباله رو ( خرده بورژوازی مرفه ) و حتی افزایش گریز مخاطبان سنتی خود ( لایه های مذهبی و یا طرفدار حاکمیت ) خواهد شد. به این ترتیب چشم انداز های تازه ای برای رشد و گسترش رسانه های برانداز و افزایش پویایی اجتماعی و سمت گیری آن به سمت سرنگون سازی جمهوری اسلامی از طریق نفوذ و رهبری پتانسیل های اجتماعی ( جوانان ، زنان ، دانشجویان ، کارگران ، معلمان ، پرستاران ،بیکاران و …) پدیدار خواهد شد.

□ضمائم:
یک :
صدا وسیما در این قبیل موارد یک ستاد تبلیغی برای تبیین و اجرای سیاستهای تبلیغی خود ایجاد می کند.
این ستاد که عمدتا در معاونت سیاسی صدا و سیما از چند ماه قبل از انتخابات آغاز می شود با مشارکت مستقیم اداره کل پژوهش معاونت سیاسی با هماهنگی با حوزه مشاوران و اداره کل برنامه ها و تفاسیر سیاسی و نیز اداره کل اخبار داخلی فعال می شود که در ارتباط مستقیم با شورای معاونان صدا وسیما و معاون صدا و سیما ( آقامحمدی) و ریاست سازمان صدا وسیما قرار می گیرد و از طریق مجاری مرتبط نظیر معاونت حقوقی و پارلمانی و ستاد انتخابات صدا وسیما با ستاد انتخابات وزارت کشور مرتبط است.
وظیفه ستاد انتخابات صدا وسیما تهیه برنامه های تبلیغی برای جلب هرچه بیشتر مشارکت مردم به انتخابات و در وحله بعدی ارائه اطلاعات مرتبط با انتخابات است. این ستاد معمولا از نظرات برخی از اساتید ارتباطات و علوم سیاسی نظیر پرفسور حمید مولانا( رئیس دپارتمان ارتباطات سیاسی در دانشگاه واشنگتن و از همیاران و مقاله نویسان روزنامه کیهان ) بهر ه گیری می کند و نیروهای مختلف معاونت سیاسی به ویژه اداره کل پژوهش این معاونت مسئولیت تدوین سیاستها ، راهبردها ، ارزیابی ، نقد و ارائه راهکارهای مرتبط و مداخله فوری در جریان تبلیغی را دارند.
اما با وجود آن که قانون انتخابات جمهوری اسلامی که با حضور نماینده صدا وسیما در ستاد انتخابات کشور که در این زمینه رحمانی فضلی ( معاون سیاسی) یا نماینده وی در این ستاد مسئول اجرای بهینه آن در صدا وسیما هستند باید سرلوحه کار صدا وسیما قرار گیرد اما به دلیل آن که قانون انتخابات در زمینه تخلف صدا وسیما از مواد آن با توجه به قانون نحوه اداره صدا و سیما فاقد ضمانت اجرایی ست ، ستاد انتخابات کشور عملا نمی تواند شکایت از صدا وسیما در باره تبلیغات یکسویه را پیگیری کند .
از سوی دیگر به دلیل آن که شورای نظارت بر صدا وسیما نیز فاقد ابزار عملی مداخله برای بازخواست از مدیران صدا وسیما ست ، این شورا نیز که اغلب اعضای آن از سوی رهبری جمهوری اسلامی انتصاب می شوند فاقد ابزار های کنترل برای مداخله در روند تبلیغات صدا وسیماست.
به این ترتیب با این که فراگیر ترین ( اما نه موثرترین ) رسانه کشور در انحصار یک جناح حکومتی قرار دارد ، عملا تبلیغات سیاسی صدا و سیما نیز با تغییر شرایط و موازنه رسانه ای در داخل کشور کم اثر باقی مانده است و به طور یقین می توان گفت که تاثیر صدا وسیما تنها در مخاطبان بالفعل آن از نظر سیاسی یعنی بخشی از شرکت کنندگان در انتخابات شوراهای اسلامی سال 1380 ( حدود هفت درصد رای دهندگان بالقوه ) قابل مطالعه است.
از سوی دیگر هنگامی که به بدیهات ابتدایی برجسته سازی انتخابات که باید از سوی رسانه ها مورد توجه قرار گیرد توجه کنیم در می یابیم که صدا وسیما به دلیل سیاست دروازده بانی رسانه ای خود که با ملاحظات و جزم اندیشی های ذاتی همراه است اصولا نمی تواند چینین مواردی را پوشش دهد:
– ارائه آموزشهای لازم برای جلب مشارکت دمکراتیک مردم در مسائل سیاسی
– ارائه گزارشهای بی طرفانه از روند کارزار انتخاباتی
– ارائه چارچوبهای ساده برای تسهیل برقراری ارتباط احزاب سیاسی با رای دهندگان
– برقراری امکان مناظره و مباحثه احزاب سیاسی با یکدیگر
– ارائه گزارشهای مرتبط با شمارش آرا و اعلام نتایج
اگر چه در وحله اول به نظر می رسد که صدا وسیما بخشی از این راهبردهای رسانه ای را در انتخابات انجام می دهد اما عملا به دلیل آن که صدا و سیما در برابر انتخابات و کاندیدا ها یا جناح ها موضعی بی طرف ندارد ، خبر رسانی و برجسته سازی آن با مقاومت مخاطب روبرو می شود.
به عنوان نمونه مناظرات مربوط به انتخابات در برنامه گفتگوی خبری شبکه دوم صدا وسیما تا کنون بطور میانگین بیش از شانزده درصد مخاطب نداشته است
دو :
رسانه عمومی باید در زمان انتخابات از طریق سیاست های زیر ، مخاطب را برای مشارکت ترغیب کند:
– ترغیب مخاطب برای کسب اطلاعات کامل برای برگزیدن بهترین انتخاب.
– عرضه تریبون به کاندیداها و احزاب برای ارائه تبلیغات و ترسیم محورهای اصلی سیاستهای خود
– حق رسانه برای گزارش (بدون مداخله حکومت ) روند انتخابات و بازتاب نظرات افکار عمومی در باره آن.
اما صدا و سیما به عنوان رسانه توتالیتار تنها به تبلیغ سیاسی برای حاکمیت می پردازد بی آنکه بتواند مخاطب را در فرایند آگاه سازی ، فعال سازی و سمت دهی و همگرایی به پویایی بر انگیزد.
سه:
برای مطالعه روشهای مدیریت بحران در رسانه ها نگاه کنید به :
Donersfield,J: Media Managments In coflicts ( Miniapolis2004)
برای مطالعه روشهای برجسته سازی در رسانه ها و دمکراسی نگاه کنید به :
Maxwell.MShaw.D, Weaver.D (Ed.)Communication and Democracy (Lawrence1997)
برای آشنایی با تئوریهای شناختی ارتباطات نگاه کنید به :
Woodall,G ; Information Processing Theory and Television News in Public Opinon Quartly 24 (1986)
McQual.D; Mass Communication Theory (Sage 2003)
چهار:
برای بازخوانی نوشته و مصاحبه های نگارنده در زمان انتخابات نگاه کنید به:
انتخابات مجلس هفتم و صدا و سیما
سیاست تبلیغی صدا و سیما از دید پژوهشگر سابق معاونت سیاسی صدا و سیما
پپنج :
بر اساس تحلیلی که اخیرا مرکز تحقیقات صدا و سیما بر اساس نظر سنجی های خود منتشر کرده است ، حدود هفتاد درصد مخاطبان تبلیغات صدا و سیما را قابل توجه ارزیابی کرده اند – گذشته از دستکاریها و تحلیل های یکسویه و ناقصی که عموما در این گزارشها ( که برای مراکز سیاست گذاری حکومتی نیز ارسال می شود) وجود دارد- اما الزاما زیاد و قابل توجه ارزیابی کردن تبلیغات صدا و سیما در زمان انتخابات با » پذیرش » آن از سوی مخاطب متفاوت است زیرا اگر چنین بود باید درصد شرکت کنندگان در تهران به جای ده تا دوازده درصد، هفتادو پنج درصد می بود!
این گزارش همچنین می افزاید که مخاطبان از تنوع تبلیغاتی که صدا و سیما از آن ها بهره گرفته راضی بوده اند ، حال آن که تنها تفاوتی که تبلیغات صدا و سیما با موارد مشابه قبلی داشت بهره برداری بیشتر و مداوم تر از ترانه ها و سرودهای محبوب مردمی بوده است.
شش:
نمونه ای از اخبار پخش شده درسی بهمن 1382 از شبکه اول ساعت 21:
– روح الله خمینی: شرکت کنید در انتخابات! 1 دقیقه
– گفتار مجری: مردم ایران فردا در انتخابات شرکت می کنند!
مراجع عظام: وظیفه شرعی و ملی ست!
رئیس جمهور،
ائتلاف ها ، احزاب ، ایرانیان خارج از کشور ،
مردم را به شرکت در انتخابات فرا خوانند.
– دولت آمریکا از ایرانیان خواست تا با عدم شرکت در انتخابات منافع آمریکا را تامین کنند!
– 320 خبرنگار خارجی از حضور مردم در پای صندوقهای رای خبر تهیه می کنند.
قسمت هایی از پیام » رهبر معظم انقلاب اسلامی » 3 دقیقه
پخش کلیپ با آهنگ یانی با تصاویری از خامنه ای ، پرچم جمهوری اسلامی ، روزهای انقلاب ، با برجسته سازی صندوقهای رای ، خمینی ، خاتمی ، پاسداران و … 2 دقیقه
بخش هایی از مصاحبه های خیابانی گزینش و چیده شده از شهر ستانها : همگی در انتخابات باید شرکت کنند تا مشت محکمی بر دهان …! 5 دقیقه
سخنان خامنه ای در باره لزوم شرکت در انتخابات ا دقیقه
گفتار مجری ( بابان ) : سرود ای ایران را به خاطر دارید؟
5 دقیقه

هفت:
یک مطالعه ابتدایی نشان می دهد که مجری و گزارشگر نود و پنج درصد برنامه های سیاسی و خبری پخش شده در دو شبکه مورد بررسی صدا وسیما در این زمان مرد بوده اند.

بهر ه گیری از یافته های این تحقیق با ذکر منبع برای تمام دانشجویان و پژوهشگران ارتباطات ، علوم سیاسی و سایر رشته های مرتبط و نیز رسانه ها آزاد است.

امید حبیبی نیا
پژوهشگر ارتباطات سیاسی

رخدادهای رسانه‌ها و ارتباطات در جهان (٣)

شرط بندی اسکار و نبردهای وبلاگی


رخدادهای رسانه‌ها و ارتباطات مرور هفتگی تازه‌ای در رادیو زمانه است که در دو بخش ایران و جهان بطور گذرا به خبرهای شاخص در این حوزه خواهد پرداخت، تحولاتی که به نوعی زندگی ما در سالهای پایانی دهه اول قرن بیست و یکم در عصر ارتباطات را تحت تاثیر قرار می‌دهد و قرار است به همه جنبه‌های ارتباطات از منظر سیاسی، فن‌آوری و روانشناختی بنگرد و مخاطب علاقمند به تحولات رسانه ای را در جریان رخدادها، نظریه ها و چشم‌اندازهای روز قرار دهد. از هفته آینده مرور رخدادهای ایران در روزهای پنج شنبه و رخدادهای جهان در روزهای یکشنبه منتشر خواهد شد.

پیروزی اوباما در میدان نبرد وبلاگی

در حالی که بسیاری از کارشناسان از پیروزی قطعی باراک اوباما نامزد دمکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نبرد رسانه ای در برابر رقیب اصلی خود در حزب دمکرات یعنی هیلاری کلینتون سخن به میان می آورند، یک برآورد تازه توسط برخی از سایت های اینترنتی تحلیل داده های اینترنتی حاکی از غلبه قابل توجه وبلاگ های طرفدار اوباما در برابر کلینتون است. در یک بررسی اخیر توسط کاربران دیگ روشن شده است که از هر سه وبلاگ سیاسی در یک نمونه صد تایی ، در ١.۷مورد نام اوباما ذکر شده است در حالی که در برابر نام کلینتون تنها ١.٣ بار در هر سه وبلاگ سیاسی آمده است.

به علاوه جستجو در اینترنت نشانگر آن است که تعداد وبلاگ های طرفداران اوباما در اینترنت و میزان فعالیت شان به مراتب بیشتر از کلینتون است. باراک اوباما که کتابهای اخیرش در بین کتابهای پرفروش آمریکا هستند و اخیرا نیز برای کتاب صوتی جسارت امید خود جایزه گرمی را دریافت کرده است به اعتقاد بسیاری از کارشناسان ارتباطات از قدرت استدلال، جذابیت و تبلیغات بهتری نسبت به کلینتون تا به اینجا برخوردار بوده است و نتایج انتخابات درون حزبی نیز نشانگر آن است که وی به تدریج در حال پیشی گرفتن از هیلاری کلینتون است.

نظرسنجی اخیر سایت پولیتکرمی از میان هشتاد و هشت نفر از هواداران حزب دمکرات نیز موید این امر است که هواداران اوباما بیش از هواداران کلینتون به رسانه های آلترناتیو برای کسب اخبار انتخاباتی مراجعه می کنند، در حالی که مرجع اصلی کسب اخبار برای نوزده نفر از هواداران اوباما رسانه های آلترناتیو و پنج نفر وبلاگ ها بوده است این میزان در بین هواداران کلینتون به ترتیب تنها پنج و سه نفر بوده است.

چین سرزمین دزدان آی فون

کمتر از نه ماه پس از عرضه تلفن محبوب و گران بهای آی فون ، برآوردها حاکی است که صدها هزار دستگاه از این تلفن ها بطور غیرقانونی به بازار چین راه یافته است.

اپل در آمریکا با کمپانی تی اند تی برای عرضه این تلفن همه کاره قرارداد بسته است و در اغلب کشورهای اروپایی و خاوردور نیز شرکت های ارتباطی بزرگ طرف قرارداد اپل بوده اند که مشتری برای خرید هر دستگاه باید مشترک این شرکت ها شده و هر ماه مبلغی بابت اقساط تلفن و آبونمان خدمات این شرکت ها بپردازد. اما اینک از چین خبر می رسد که تا پایان ماه دسامبر بیش از ٤٠٠هزار دستگاه ای فون در چین بطور غیر قانونی و شکستن قفل شرکت ارتباطی عرضه کننده آن وجود دارد که با بهایی نازل تر از قیمت رسمی خرید و فروش می شود.

برآوردها حاکی است که قفل شبکه مخابراتی انحصاری بیش از یک میلیون آی فون شکسته شده است.

آی فون یکی از موفق ترین و به اعتقاد برخی موفق ترین پروژه اپل از ابتدای پایه گذاری این شرکت تاکنون بوده است و تنها در شش ماه پایانی سال گذشته بیش از سه میلیون و هفتصد هزار دستگاه به فروش رسانده که به همین میزان نیز در شش ماهه اول امسال پیش فروش کرده است و پیش بینی می شود سقف فروش ای فون در سال 2008 به بیش از نه میلیون دستگاه برسد، این در حالی است که جز آمریکا، کانادا، بریتانیا و کشورهای خاوردور در بسیاری از کشورهای جهان از جمله خاورمیانه و بخش مهمی از اروپا هنوز عرضه رسمی ای فون آغاز نشده است.

سایت سی نت نیوز برآورد می کند که ده درصد از ای فون های فروخته شده از چین سردرآورده اند که برای از میان بردن آبونمان ماه قفل انحصاری شرکت عرضه کننده آنها شکسته شده است. با این حال با توجه به علاقه چینی ها برای استفاده از موبایل های همه کاره به نظر می رسد اپل راه حلی برای عرضه انحصاری آی فون در بازار عظیم چین بیابد.

قمار بزرگ: شرط بندی اسکار

درحالی که بیش از یک هفته به هشتادمین مراسم اسکار باقی نمانده است، شرط بندی بر سر برندگان جوایز اسکار در سایت های قماربازی به اوج خود رسیده است.

به نوشته فوربز در حالی که موسسه قماربازی لاس وگاسی وین و آمریکاز لاین و موسسه بریتانیایی ویلیام هیل پیرمردها سرزمینی ندارند را بخت نخست تصاحب جایزه اسکار بهترین فیلم دانسته اند، قماربازان سایت های پرمشتری بادوگ لایف و بت یواس کفاره را به نسبت دو به یک و سه به یک در برابر پیرمردها سرزمینی ندارند ترجیح داده اند.

مراسم اسکار مهمترین سوژه شرط بندی در دنیای سرگرمی به حساب می آید که در سالهای اخیر ده ها هزار نفر در شرط بندیهای مربوط به آن از طریق سایت های شرط بندی شرکت کرده اند.

در بریتانیا سخنگوی موسسه شرط بندی ویلیام هیل می گوید که انتظار دارد امسال میزان پول شرط بندی در مورد اسکار به ۵٠٠ هزار پوند برسد. ویلیام هیل یک پنجم بازار شرط بندی بریتانیا را در اختیار دارد.

رقیب تازه در این بازار، موسسه معاملات سهام هالیوود است که در سه سال اخیر پیش بینی هایش در زمینه بهترین بازیگر و بهترین فیلم درست از آب در آمده است و در سایر رشته ها نیز درستی پیش بینی هایش ٩٢ درصد برآورد شده است.

در یکی از شرط بندی های آن لاین وضعیت پرسپولیس نامزد بهترین فیلم انیمیشن، ۵ .١٧درصد در برابر هفتاد و پنج درصد شرط بندی روی راتاتوی است.

مردان یوتیوبی، زنان تلویزیونی

نظرسنجی اخیر موسسه تحقیقات رسانه ای نیلسون نشانگر تفاوت بارز جنسیتی در زمینه تماشای ویدئوهای آن لاین است، در حالی که هفتاد درصد مردان ترجیح می دهند قطعات کوتاه ویدئویی از سایت های اشتراک ویدئو مانند یوتیو و می اسپیس را تماشا کنند، زنان دوبرابر بیشتر از مردان علاقمند به تماشای سریال ها و شوهای تلویزیونی از روی سایت های شبکه های تلویزیونی هستند.

در حالی که زنان بیشتر بین ساعات ناهار این برنامه ها را آن لاین تماشا می کنند، مردان بین ساعات نیمه شب تا دم صبح به سایت های اشتراک ویدئو سرک می کشند.

ان بی سی: مجاز، غیرمجاز

هفته گذشته برنامه زنده شبکه ان بی سی با شرکت جین فوندا به دلیل نام بردن فوندا از آلت مردانه در حین برنامه با سروصدای فراوانی در رسانه های آمریکایی روبرو شد، این در حالی بود که در سراسر این برنامه مدعوین در حال نام بردن از آلت زنانه بودند.

پنج شنبه گذشته جین فوندا بازیگر مشهور سینما و ایو انسلر نویسنده مشهور کتاب محبوب «تک گویی های واژن(مهبل)» در برنامه پرمخاطب «شوی امروز» در حال بحث در باره همین کتاب بودند که فوندا از تک گویی با نام آلت مردانه نام برد. این برنامه در دهمین سالگرد برنامه ان بی سی در باره روز مبارزه با خشونت علیه زنان بود.

لحظه ای بعد مجری برنامه در حالی از بینندگان تلویزیون برای پخش ناگهانی این کلمه عذرخواهی کرد که در تمام طول برنامه از اصطلاح علمی و فرهنگی برای آلت زنانه استفاده شده بود، ان بی سی ساعاتی بعد در حین بازپخش این برنامه، این کلمه را سانسور کرد.

آمریکا در بین کشورهای غربی یکی از سخت گیرانه ترین قوانین فدرال حاکم بر شبکه های سراسری عمومی در زمینه نمایش یا نام بردن از مسائل جنسی را دارد.

میلیونها بیننده تلویزیون قربانی آغاز پخش دیجیتال؟

درست یک سال دیگر پخش برنامه های تلویزیونی آنالوگ در آمریکا خاتمه می یابد و برخی از رسانه های آمریکایی از امکان محروم شدن میلیونها آمریکایی از برنامه های تلویزیون سخن به میان آورده اند.

با پایان پخش برنامه های آنالوگ، دستگاه های تلویزیون قدیمی بلااستفاده خواهند ماند و بینندگان تلویزیون باید دستگاه های دیجتال تازه خریداری کنند.

موسسه تحقیقات رسانه ای نیلسون می گوید در حال حاضر ساکنان بیست و یک میلیون خانه در آمریکا از سیستم آنالوگ استفاده می کنند، برآوردها حاکی است که هنوز بسیاری از آنها رغبت چندانی برای خرید گیرنده های دیجیتال ندارند و در چهارده میلیون خانه تنها سیستم موجود آنالوگ است.

بنابراین برای بینندگانی که تلویزیون های دیجیتال یا تبدیل کننده نخرند هجدهم فوریه 2009 روز پایان تلویزیون خواهد بود.

کنگره آمریکا درصدد اختصاص بودجه ای برای کمک به خرید دستگاه تبدیل کننده برای خانوارهای آمریکایی است که به هر یک کوپنی معادل چهل دلار و به بازنشستگان هفتاد دلار خواهد رسید.

بودجه بیست میلیونی جورج بوش برای آموزش همگانی در زمینه تلویزیون دیجیتال و گذر از عصر آنالوگ به دیجیتال در این کشور از سوی منتقدان بسیار ناچیز قلمداد شده است.

عقب نشینی توشیبا از جنگ فرمت های دی وی دی

بیشتر از یک سال و نیم است که با ظهور دو فرمت تازه دیجیتالی برای دی وی دی جنگ گسترده ای بین دو طرف درگیر در صحنه دنیای سرگرمی آغاز شده است، در یک سو دی وی دی با کیفیت بالا (HD DVD) و از سوی دیگر دی وی دی های بلو ری (Blu-ray) که هر یک حامیانی هم در بین کمپانی های تولید و عرضه ویدئو دارند.

اکنون کمپانی توشیبا اصلی ترین سازنده دیسک های اچ دی می گوید که به تولید این ویدئوها پایان خواهد داد. با این که این پیروزی بزرگی برای بلو ری که سونی سازنده اصلی آن محسوب می شود اما مایکروسافت اعلام کرده است که از این تصمیم شگفت زده شده است.

به این ترتیب پیش بینی می شود که در کوتاه مدت عقب نشینی توشیبا سبب تغییر شگرفی در بازار خواهد شد و مشتریان دستگاه های پخش دی وی دی دیجیتال را نیز از سردرگمی نجات خواهد داد.

به این ترتیب کمپانی های یونیورسال، پارامونت، دریم ورکز انیمیشن، اینتل، مایکروسافت و اچ پی در نهایت چاره ای نخواهند داشت تا تسلیم غلبه فرمت رقیب شوند.

توشیبا این تصمیم خود را پس از آن اعلام کرد که ماه پیش کمپانی برادران وارنر نیز به حامیان فرمت بلوری پیوست و ضربه سنگینی به بازار اچ دی توشیبا وارد شد.

هفته گذشته نیز وال مارت بزرگترین کمپانی کرایه ویدئو نیز اعلام کرد که از این پس تنها دی وی دی های بلوری در فروشگاه های خود در آمریکا که بالغ بر چهار هزار فروشگاه می شود عرضه خواهد کرد.

فرمت اچ دی در بین برخی از کارشناسان و سایت های راهنمایی مشتریان طرفدارانی داشت و از نظر قابلیت های فنی برتر از بلوری ارزیابی شده بود با این حال در دنیای رقابت های اقتصادی کیفیت و نقدهای فنی بهتر در برابر ترفندهای بازاریابی جایی ندارند.

خواب آورترین فیلم های سینما

گم گشته در ترجمه، خواب آورترین فیلم برای بریتانیایی ها معرفی شد، به نوشته مترو در نظرسنجی از ٢٠٠٠ نفر که برای فروشگاه سایلنت نایت، بزرگترین سازنده تخت خواب و لوازم مرتبط انجام شده است، فیلم اسکاری سوفیا کاپولا با بیست و سه درصد آرا خواب آورترین فیلم شناخته شد.

سایر فیلم های خواب آور بریتانیایی ها به ترتیب عبارت بوده اند از: جنگ ستارگان: تهدید شبح، جلوه ابدی یک ذهن بی نقص، آسمان وانیلی، یک ذهن زیبا، بقایای روز، کوکب سیاه، رمز داووینچی و بیمار انگلیسی که اغلب آنها از فیلم های برتر سالهای اخیر به شمار می آیند و از قرار معلوم برای بریتانیایی های خواب آور بوده اند.

مطالب مرتبط:
سکس، آزادی بیان و ویدئوهای اینترنتی

رتبه ایران در آزادی بیان: چهارمی از آخراز تلویزیون فارسی اتحادیه اروپا تا اعتیاد به اینترنت

یک بقچه خبر از دنیای این هفته رسانه‌ها

منتشر شده در: زمانه  

تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۸۶          • چاپ کنید

رخدادهای رسانه ها و ارتباطات در جهان (١)

 از تلویزیون فارسی اتحادیه اروپا تا اعتیاد به اینترنت


رخدادهای رسانه‌ها و ارتباطات مرور هفتگی تازه‌ای در رادیو زمانه است که در دو بخش ایران و جهان بطور گذرا به خبرهای شاخص در این حوزه خواهد پرداخت، تحولاتی که به نوعی زندگی ما در سالهای پایانی دهه اول قرن بیست و یکم در عصر ارتباطات را تحت تاثیر قرار می‌دهد و قرار است به همه جنبه‌های ارتباطات از منظر سیاسی، فن‌آوری و روانشناختی بنگرد و مخاطب علاقمند به تحولات رسانه ای را در جریان رخدادها، نظریه ها و چشم‌اندازهای روز قرار دهد.

اتحادیه اروپا هم تلویزیون فارسی راه می‌اندازد
در جریان نشست هفته گذشته پارلمان اروپا، بنیتا فرئه رو والدنر عضو کمیسیون روابط خارجی این اتحادیه از تصویب بودجه سه میلیون یوروئی برای راه اندازی یک تلویزیون خبری به زبان فارسی که بیانگر دیدگاه‌های اتحادیه اروپا باشد، خبر داد.

اتحادیه اروپا در حال حاضر شبکه خبری بیست و چهارساعته یورونیوز را به زبان‌های مختلف اروپایی پخش می‌کند. به نظر می‌رسد که شبکه خبری فارسی نیز با توجه به الگوی یورونیوز طراحی خواهد شد.

به این ترتیب زبان فارسی و شبکه مستقل خبری برای کشوری دیگر، اولین گام اتحادیه اروپا برای ورود به خاورمیانه خواهد بود. هم اکنون تلویزیون صدای آمریکا تنها شبکه دولتی است که در کنار دهها شبکه ماهواره‌ای دیگر به زبان فارسی برای ایران پخش می‌شود، تا اواسط سال آینده خورشیدی پخش برنامه‌های فارسی بی بی سی نیز آغاز خواهد شد و برخی شنیده‌ها حاکی از تمایل چند کشور دیگر اروپایی به پخش برنامه های تلویزیونی برای ایران است. ترکیه نیز در نظر دارد یک کانال جدید به فارسی، کردی و عربی ایجاد کند.

شبکه خبری یورونیوز که ممکن است الگوی تلویزیون خبری فارسی اتحادیه اروپا باشد، پانزده سال پیش راه‌اندازی شد و در آخرین برآورد شرکت SOCEMIE (مرکب از شبکه های دولتی نوزده کشور اروپایی که اداره‌کننده یورونیوز محسوب می شود) نزدیک به ۲۰۰ میلیون خانه در ۱۲۱ کشور جهان بیننده این شبکه هستند که پربیننده‌ترین شبکه خبری اروپایی با قابل دسترسی بودن برای ۱۶۷ میلیون خانواده در این قاره است.

یورو نیوز با بودجه سالیانه پنج میلیون یورو زیر نظر کمیسیون ارتباطات اتحادیه اروپا فعالیت می‌کند و پخش خبر، مرور مطبوعات، اقتصاد، سرخط اخبار، اخبار اروپا، ورزش، زندگی اروپایی ها، فرهنگ، رخدادهای آتی، فن‌آوری و مصاحبه از برنامه های اصلی آن به شمار می‌روند.

اختلال در شبکه اینترنت خاورمیانه
براثر برخورد لنگر یک کشتی با فیبرنوری اینترنت خاورمیانه و هند در آبهای دریای اسکندریه در مصر و قطع آن از روز پنج شنبه بخش مهمی از شبکه‌های اینترنت در هند، مصر، قطر،امارات متحده عربی، کویت، عربستان، عمان و اردن و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه دچار اختلال شد. گفته می‌شود که تعمیر این کابل حداقل دو هفته طول خواهد کشید.

در مصر سرویس اینترنت در اغلب مناطق کشور به طور کلی قطع شد و در بسیاری از کشورهای خاورمیانه‌ای سرعت اینترنت به بیش از یک دهم سرعت معمول کاهش یافت.

کارشناسان می‌گویند قطع کابل‌های اینترنت خاورمیانه و هند لطمه شدیدی به اقتصاد این کشورها وارد خواهد آورد، این در حالی است که با گذشت چند روز به دلیل بدی هوا، کار تعمیر این کابل ها هنوز آغاز نشده است.

حدود هفتصد هزار نفر در هند به کار پاسخگویی به تلفن‌ها و خدمات مربوط به مشتریان برای شرکت‌های اروپایی و آمریکایی مشغول هستند که قطع اینترنت به اقتصاد این کشور آسیب بسیاری وارد خواهد آورد.

دو روز پس از برخورد تصادفی لنگر یک کشتی به دو کابل زیر دریایی در سواحل مصر، کابل سوم شرکت هندی فلق که یکی از عرضه‌کنندگان عمده اینترنت منطقه است نیز بطرز مشکوکی قطع شد. این واقعه سبب بروز برخی شایعات در رسانه‌های آمریکایی در این باره که هدف از این اقدام ایران بوده، شد. اما به جز اختلالات همزمان در صدا و سیما گزارش رسمی دیگری از بروز اختلال در شبکه اینترنت ایران منتشر نشده است.

مایکروسافت خریدار تازه یاهو
سرانجام پس از ماهها گمانه‌زنی، هفته گذشته مایکروسافت رسما به یاهو پیشنهادی به مبلغ ۶/۴۴ میلیارد دلار برای خرید یاهو داد.

این پیشنهاد برای هر دو غول رسانه‌ای از آن نظر حائز اهمیت است که می‌تواند سالیانه میلیونها دلار سود از طریق جذب آگهی‌ها برای هر دو به ارمغان بیاورد.

در حال حاضر ۴۲ درصد از سهم آگهی‌های آن لاین در آمریکا در اختیار گوگل است و باقی مانده آن بین یاهو، مایکروسافت و آ او ال (AOL) تقسیم شده است.

به این ترتیب ادغام یاهو و مایکروسافت می‌تواند آنها را از شانس بیشتری برای رقابت با گوگل برخوردار کند، ضمن آنکه محصولات نرم‌افزاری مایکروسافت نیز بازار گسترده‌تری خواهد یافت.

با این حال دامنه آگهی‌های آن‌لاین هنوز متکی به موتور جستجو است که گوگل در این زمینه با ۵۸درصد بهره‌برداری، بی رقیب است. یاهو و مایکروسافت روی هم رفته فقط ۳۳درصد از این بازار را در اختیار دارند.

یاهو که کار خود را در سال ۱۹۹۵آغاز کرد در ابتدای ظهور اینترنت برای کاربران سرویس اصلی جستجو، ای‌میل و پیام‌بر (مسنجر) محسوب می‌شد. اما با ظهور گوگل در سال ۲۰۰۰، یاهو میدان را به رقیب تازه واگذار کرد.

با توجه به مشکلاتی که مایکروسافت بر سر مسائل مختلف در سالهای گذشته با اتحادیه اروپا داشته است، به نظر می‌رسد که ادغام احتمالی یاهو در مایکروسافت در این اتحادیه با دقت مورد توجه قرار گیرد، چرا که بار دیگر سبب قدرت گرفتن شرکت‌های آمریکایی خواهد شد و عرصه رقابت در موتورهای جستجو را نیز تنگ‌تر خواهد کرد.

سال گذشته یاهو به همراه هات‌میل، نام ایران را از فهرست صفحه ثبت نام برای ایجاد حساب کاربری ای میل حذف کرد تا از قوانین منع تجارت با ایران در آمریکا تبعیت کرده باشد.

برخی از کارشناسان معتقدند که با وجود آنکه نود درصد کامپیوترهای خانگی جهان از سیستم عامل ویندوز استفاده می‌کنند، ادغام یاهو و مایکروسافت می‌تواند در عرضه آن لاین اطلاعات ضروری برای کاربران بر روی صفحه دسک‌تاپ خود از جمله وضعیت لحظه به لحظه آب و هوا یا تغییرات بازار بورس موثر باشد. با این حال برخی از نشریات تخصصی کامپیوتر سال گذشته به طرز کنایه آمیزی آخرین نسخه ویندوز یعنی ویندوز ویستا را بدترین نرم افزار سال نامگذاری کردند.

بازیهای محبوب ۲۰۰۷
ده بازی رایانه‌ای محبوب سال گذشته هفته پیش توسط انترتینمنت ویکلی اعلام شد که در صدر جدول پرفروش‌ها بازی هالو ۳ (Halo 3) قرار دارد. برخی از نشریات و سایت‌های تخصصی بازیهای رایانه‌ای مدعی شده‌اند که این بازی رکورد‌دار فروش در تاریخ رسانه‌ها است. در این بازی که صحنه از دید بازیگر دیده می‌شود، او باید در قرن بیست و ششم به جنگ موجودات فضایی برود.

بازی هالو ۳ در حالی پرفروش‌ترین بازی سال شد که از زمان عرضه آن تا پایان سال میلادی تنها سه ماه فاصله بود. در برخی کشورها مانند ژاپن و آمریکا صف‌های طویلی از مشتریان ساعت‌ها پیش از آغاز به کار فروشگاه‌های فروش بازیهای کامپیوتری در برابر آنها تشکیل شد.

از بازی هالو ۳ تا کنون در آمریکا ۲/۴ میلیون نسخه فروخته شده است. این بازی تنها در ایالات متحده ظرف بیست و چهار ساعت ۱۷۰میلیون دلار فروخت و در هفته اول به فروشی بیش از ۳۰۰میلیون دلار دست یافت که موفقیتی خیره کننده برای صنعت بازیهای ویدئویی محسوب می‌شود.

هالو ۳ محصول استودیوی بانجی است که در هفت سال گذشته توسط مایکروسافت خریداری شده و در اکتبر سال گذشته از سلطه مایکروسافت خارج شد. مایکروسافت خود با عرضه بازی Call of Duty 4 به رقابت با هالو ۳ پرداخت، اما در مجموع هالو ۳ به فروش بیشتری در آمریکا دست یافت. با این حال Call of Duty 4 با فروش نزدیک به هفت میلیون نسخه در سراسر جهان از هالو۳ پیشی گرفته است.

در بازار آمریکا پس از هالو۳ به ترتیب: Wii،Call of Duty 4، Guitar Hero 3 و Super Mario Galexy قرار گرفته‌اند.

فیلم های محبوب ۲۰۰۷
«دزدان دریایی کارائیب: تا پایان جهان» با ۹۵۸میلیون دلار فروش در گیشه، پرفروش‌ترین فیلم سال گذشته میلادی بوده است که به نسبت قسمت دوم همین فیلم که در سال ۲۰۰۶بیش از یک میلیارد دلار فروش داشت، فروش کمتری داشته است.

هری پاتر که در سال ۲۰۰۵دومین فیلم پرفروش سال بود، در سال ۲۰۰۷نیز با فیلم «هری پاتر و محفل ققنوس» دومین فیلم پرفروش سال در جهان بوده است.

هشت فیلم بعدی جدول ده فیلم پرفروش سال گذشته در جهان عبارتند از: مرد عنکبوتی ۳، قسمت سوم شرک، تغییر شکل یافته ها، راتاتوی، من افسانه‌ام، فیلم سیمپسون ها، سیصد و التیماتوم بورن.

کارتن راتاتوی در مراسم اسکار امسال با پرسپولیس رقابت خواهد کرد. براساس جدول فیلم های پرفروش سال گذشته فیلم های فانتزی بیشترین فروش را داشته‌اند.

کتاب های محبوب ۲۰۰۷
بازار کتاب در سال ۲۰۰۷از رونق خوبی برخوردار بود و حتی در اینترنت نیز براساس نظرسنجی موسسه نیلسون ۴۱درصد از کاربران اینترنت در ۴۸کشور جهان در سال گذشته از طریق اینترنت به خرید کتاب پرداخته‌اند. بالاترین میزان خرید کتاب در جهان با ۵/۵۷ میلیون نفر متعلق به آمریکا است. کتاب بیشترین کالایی است که از طریق اینترنت خرید و فروش می‌شود.

اما در خود بازار کتاب، محبوب‌ترین کتابهای داستانی سال گذشته در آمریکا عبارت بودند از: کلید دما (استفن کینگ)، دلپذیر خوش شانس (ژانت ایوانویچ)، آدمهای کتاب (جرالدین بروکز)، خورشیدهای درخشان (خالد حسینی)، دنیای بی پایان (کن فولت) و کتابهای: در دفاع از غذا، یک کتاب ناجور، تام کروز، تغییر واقعی و ناهار مجانی پرفروش‌ترین کتابهای غیر داستانی سال در آمریکا بوده اند.

آلبوم های موسیقی محبوب ۲۰۰۷
صنعت موسیقی آمریکا با فروش صدها میلیون آلبوم در سال 2007 سال موفقی داشت، براساس آمار میدیا ترافیک پرفروش ترین آلبوم‌های موسیقی در سال گذشته در جهان به ترتیب متعلق بوده است به:

لینکن پارک، موسیقی متن دبیرستان ۲، آوریل لوین، میکا لایف، ایگلز، جاش گروبان، مایکل بوبل، نورا جونز، آلیشیا کیز و ریحانه.

آوریل لوین که آلبوم وی به عنوان پرفروش‌ترین خواننده زن سال گذشته معرفی شده است تنها ۲۳سال دارد و از هفده سالگی با ترانه پیچیده (‌Complicated) به شهرت رسید و سال گذشته نیز با بازی در فیلم «ملت حاضری خور» خوش درخشید.

براساس آمار مجله بیل بورد: مارون فایو، امی واین هاوس، کانیا وست، داتری، کلبی کایلات، لینکن پارک، موسیقی متن فیلم دبیرستان ۲، تیم بلند، جان مایرو موسیقی متن اسپری مو پرفروش ترین آلبوم های سال ۰۰۷در آمریکا بوده‌اند.

اعتیاد به اینترنت، بیماری رو به گسترش
براساس یک برآورد تازه، اعتیاد به اینترنت در سال ۲۰۰۷به یکی از اختلالات روانی شایع در کنار بیماریهایی چون اضطراب و افسردگی بدل شده است.

براساس یک مطالعه جدید در ژاپن که در مجله پژوهش‌های بالینی روانشناختی این کشور چاپ شده است از هر ده نوجوان ژاپنی، بیش از دو نفر «معتاد به اینترنت» تشخیص داده شده اند.

روانشناسان بالینی ژاپن توصیه کرده‌اند یک مبارزه تبلیغاتی گسترده برای افزایش خودآگاهی نوجوانان و هشدار به والدین در برابر نشانه‌های اعتیاد به اینترنت به راه بیندازند.

در همین حال روانشناسان بریتانیایی نیز نسبت به افزایش شمار مراجعان مبتلا به بیماریهای اینترنتی در این کشور هشدار داده و با نام نهادن این بیماری به عنوان یکی از پدیدارهای فن‌آوریهای نوین ارتباطی خواستار توجه جدی‌تر به توسعه کلینک های ویژه مقابله با اعتیاد به اینترنت شده‌اند. هم اکنون در بریتانیا چند کلینیک و مرکز تحقیقاتی در رابطه با اعتیاد به اینترنت فعال هستند.

در چین نیز براساس یافته‌های یک موسسه تحقیقاتی مربوط به نوجوانان از هر ده نوجوان یک نفر مبتلای اعتیاد به اینترنت است.

نشانه‌های بالینی اعتیاد به اینترنت عبارتند از: ضعف اراده در برابر ترک اینترنت، سپری کردن ساعات متوالی پشت کامپیوتر، پرسه زدن بی‌هدف و طولانی در اینترنت برای سرگرمی، کاهش ارتباط با اطرافیان و دنیای واقعی، بهره برداری دائمی از اینترنت برای فرار از ناملایمات یا استرس روزانه، کاهش کارآیی شغلی، تحصیلی و نارسایی در ارتباط با افراد خانواده.

پاپاراتزیها و بریتنی اسپیرز
بیماری روانی بریتنی اسپبرز که گفته می‌شود با بستری شدن وی در نیمه شب پنج شنبه در یک کلینک روانی به وخامت گراییده است به موضوعی داغ برای پاپاراتزیها بدل شده است.

از زمان اعلام وخامت بیماری وی توسط روان درمانگرش تا‌کنون، پاپاراتزی‌ها یک لحظه هم وی را آسوده نگذاشته‌اند. این موضوع در حال بدل شدن به یک رکورد تاریخی از مزاحمت‌ها یا خبررسانی‌های پاپاراتزیها شده است.

نیمه شب پنج شنبه به نوشته هالیوود ریپورتر، آمبولانس بیمارستان دانشگاه کالیفرنیا را حداقل ۲۵۰روزنامه نگار و خبرنگار شبکه‌های رادیو تلویزیونی و عکاس پاپاراتزی سوار بر چند فروند هلیکوپتر، استودیوهای سیار، خودروهای معمولی و حتی موتورسیکلت تا نزدیکی بیمارستان تعقیب کردند و برخی از شبکه های رادیویی تلویزیونی حتی با قطع پخش برنامه معمول خود بصورت زنده به پخش انتقال بریتنی اسپیرز به بیمارستان پرداختند.

به نوشته هالیوود ریپورتر، پلیس برای مهار پاپاراتزیهای تعقیب کننده این خواننده ناچار به فراخواندن هفده خودروی گشتی پلیس و استفاده از سی و پنج مامور پلیس شده است. سخنگوی پلیس هزینه عملیات مهار پاپاراتزیها از اطراف بریتنی اسپیرز در روزهای گذشته را بالغ بر ۲۵ هزار دلار برآورد کرده است.

ایندیپندنت نیز نوشته است که ارزش بریتنی اسپیرز برای دنیای سرگرمی آمریکا سالیانه به ۱۲۰میلیون دلار می رسد، از همین روست که پاپاراتزی‌ها تا این حد مشتاق شکار لحظه هایی از زندگی او هستند، چرا که این عکس‌ها به قیمت‌های گزاف به مجلات آمریکایی فروخته می‌شوند.


 

مطالب مرتبط:
آزادی مطلق در بهشت سارقان اینترنتی

سیاه بازی یا جنگ روانی

اپل وارد می شود

کسی برای گرفتن جوایز گلدن گلوب نیامد

منتشر شده در: زمانه  

تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۸۶           • چاپ کنید

آزادی مطلق در بهشت سارقان اینترنتی

به بهانه حکم دادگاه عالی اتحادیه اروپا در باره حفظ حریم خصوصی کاربران اینترنت


دسترسی آزاد و مجانی به فیلم‌ها و محصولات پورنو توسط نوجوانان، نگرانی کمیسیون ارتباطات اتحادیه اروپا را در پی آورده است.

دادگاه عالی اتحادیه اروپا با خصوصی خواندن حیطه دانلود کاربران اینترنت، تاکید کرده است که تعقیب قضایی کسانی که کپی رایت شرکت‌های تولید و پخش موسیقی و فیلم را به خطر می‌اندازند نباید ناقض حریم خصوصی کاربران اینترنت باشد.

به این ترتیب این شرکت ها قانونا حق درخواست اطلاعات درباره کاربرانی که بطور غیر مجاز به دانلود فیلم و موسیقی از روی اینترنت می‌پردازند را از موسسات ارتباطی اروپا که تامین کننده خطوط پرسرعت اینترنت هستند از دست می‌دهند.

در حکم دادگاه عالی اتحادیه اروپا که امروز (سه شنبه) صادر شد کمپانی ارتباطی تلفنیکای اسپانیا از دادن اطلاعاتی در باره کاربرانی که فایل‌های ویدئو و موسیقی را به اشتراک می‌گذارند به کمپانی‌های صاحب این آثار معاف شد.

این حکم پس از درخواست یک دادگاه اسپانیایی از دادگاه عالی اروپا برای اظهار‌نظر در‌باره شکایت یک کمپانی از شرکت تلفنیکا برای عدم ارائه اطلاعات کاربران متخلف، صادر شد.

در حالی که دادگاه‌های کشورهای اروپایی در ماه‌های گذشته احکام متفاوتی در زمینه دانلود غیر‌قانونی محصولات رسانه‌ای صادر کرده بودند، دادگاه عالی اروپا به شرکت‌های تولید و توزیع این محصولات توصیه کرده است تا راهکارهای بهتری برای جلوگیری از دزدی نسخه‌های خود و به اشتراک گذاردن آنها در اینترنت بیابند.

با گسترش سایت‌ها، نرم‌افزارها و سرورهایی که امکان رد و بدل کردن فایل‌های صوتی، تصویری، نرم‌افزاری و تقریباً هر چیز دیجیتالی را به کاربران اینترنت می‌دهند، شرکت‌های توزیع محصولات رسانه‌ای و ارتباطی، تلاش‌های وسیعی را برای محدود کردن فعالیت این واسطه‌های اینترنتی به کار بستند که یکی از بحث انگیز‌ترین آنها در سال ۲۰۰۶ در مورد کازا رخ داد که سرانجام کازا را به همکاری واداشت.

اما از همان سال سایت‌های دیگری جایگزین کازا شد که کنترل و یا محدود کردن آنها مشکل‌تر بوده است.
براساس یک گزارش اخیر اینگونه سایت‌ها و نرم‌افزارهای مبادله فایل، سالیانه میلیونها دلار خسارت به بازار موسیقی وارد آورده‌اند.

برخی از کارشناسان ارتباطات می‌گویند هنوز استفاده از این گونه امکانات که محصول گریز‌ناپذیر اینترنت پر سرعت است، همگانی نشده است و با ذکر دلایلی از جمله مطمئن نبودن از محتوای فایل یا کیفیت پایین، معتقدند هنوز بسیاری از مشتریان بالقوه محصولات سینمایی، موسیقی و تلویزیونی ترجیح می‌دهند که نسخه اصلی این فیلم‌ها را بخرند.


یک نمونه از تبلیغات صنعت تولید موسیقی آمریکا علیه سارقان اینترنتی

دیدن فیلم‌های روی پرده بر روی مانیتور کامپیوتر یا صفحه تلویزیون وسوسه برانگیز است. در بسیاری از کشورهای اروپایی، سرعت متوسط اینترنت پرسرعت در حدود یک مگا‌بیت است، این در حالی است که در برخی از این کشورها سخن از راه‌اندازی اینترنت ده مگابیتی تا اواسط سال آینده به میان آمده است.

با این حال سرعت یک مگابیت برای دانلود فیلم، موسیقی، نرم افزار، کتاب، مجله دیجیتال و بازیهای کامپیوتری ایده‌آل است، در حالی که تا یکی دو سال پیش نسخه فیلم‌های موجود بر روی این سرورهای اشتراک فایل حداکثر هفتصد مگابایت بود، اکنون نسخه‌ای غیرقانونی از فیلم «کفاره» که هم اکنون در سینماها بر روی پرده است با کیفیت خوب و حجم چهار گیگابایتی در این گونه سایت‌ها وجود دارد که دانلود کردن آن کمتر از چند ساعت وقت می‌برد.

با اینکه دنیای سینما به سرعت به سوی عرضه محصولاتی با وضوح بالا پیش رفته است تا با بازار سیاه اینترنتی این محصولات مقابله کند، اما قابل پیش بینی است که با افزایش سرعت اینترنت، افزایش گنجایش و بهینه سازی سرورها و سیستم‌ها و نرم افزارهای اشتراک فایل، سروکله اینگونه محصولات نیز دیر یا زود در این بازار پیدا خواهد شد.

این مشکل در برابر کانالهای ماهواره‌ای نیز وجود دارد، رمز بسیاری از کانال‌های مخصوص سرگرمی بزرگسالان و یا کانال‌های پخش فیلم‌های جدیدتر که مشتری باید برای تماشای آنها از طریق خرید کارت‌های مخصوص برای رسیورها پول پرداخت کند، توسط هکرها لو رفته و بطور مجانی در سایت های مخصوص درج می‌شود و با وجود تمهیدات مختلفی که در این زمینه اندیشیده شده، هنوز مشتریان نوجوان و جوان از این اقدام هکرها بطرز شایسته‌ای تقدیر می‌کنند.

انجمن سینمای آمریکا می گوید تنها در سال ۲۰۰۵ از ناحیه سارقان اینترنتی با ضرری معادل ۶/۱ میلیارد دلار روبرو بوده است و به نظر می‌رسد که این روند در سال‌های اخیر فزونی یافته است.

در یک مطالعه اخیر توسط کمیسیون ارتباطات اتحادیه اروپا، ازهر دو کاربر اینترنت در این قاره، یکی بطور دائم به «سرقت غیر قانونی» و اشتراک فایل‌های موسیقی، ویدئویی، نرم افزار، کدهای فعال سازی، بازی‌های رایانه‌ای و نشریات آن لاین یا کتاب‌های الکترونیکی مشغول است که بیش از هفتاد درصد آنها را محصولات پورنوگرافیک تشکیل می‌دهند.


در اتحادیه اروپا از هر دو کاربر اینترنت، یکی بطور دائم در حال سرقت فیلم، موسیقی و محصولات رسانه‌ای به ویژه پورنو از اینترنت است.

کمیسیون ارتباطات اتحادیه اروپا به کشورهای اروپایی پیشنهاد کرده است تا با توجه به اینکه بخش وسیعی از کاربران اینترنت را نوجوانان تشکیل می‌دهند، راهکارهای عملی و جدیدتری برای مقابله با دسترسی گسترده و غیرقانونی به محصولات پورنوگرافیک توسط نوجوانان بیابند.

در سوئیس با این که عضو اتحادیه اروپا نیست، از سال گذشته برخی از موسسات عرضه کننده سرویس‌های پرسرعت اینترنتی، درنرم افزار فعال‌سازی گزینه‌ای برای محدود کردن دسترسی به سایت‌های پورنوگرافیک ارائه می‌دهند که پیش از باز کردن هر سایتی، محتوای آن را بررسی می کند، اما عملاً سرعت باز شدن صفحات را کاهش می‌دهد.

در بریتانیا نیز تمهیدات مشابه‌ای به کار بسته شده است، اما کمیسیون ارتباطات اتحادیه اروپا هنوز معتقد است که این اقدامات کافی نیست و باید راه حل‌های عمومی و منطقه‌ای و در عین حال قابل انعطاف و روزآمد برای این موضوع یافت.

با این همه، آن چه به مخاطب و مشتری اینترنت مربوط می‌شود، امکانات تازه برای اشتراک فایل‌ها، بهشت موعودی است برای سرقت اینترنتی، دسترسی آسان، فوری و از همه مهمتر مجانی به همه چیز و همه موارد، کافی‌ست تا به چوپ خط پر شدن فایل نگاه کنی و بعد صاحبش هستی!


مطلب مرتبط:

مسجد و ماهواره

منتشر شده در: زمانه  

تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید  

در حاشیه جنجال رسانه‌ای رویارویی قایق‌های ایرانی با ناوهای آمریکایی

 سیاه‌بازی یا جنگ روانی؟


یک واقعه، دو روایت؛ قایق های گشتی ایرانی در فیلم آمریکایی ها

Download it Here!

رویارویی پنج قایق تندروی گشتی ایرانی با سه ناو آمریکایی در تنگه هرمز، برای یکی دو روزی نگاه رسانه‌های جهان و بویژه رسانه‌های فارسی‌زبان را متوجه خود ساخت.

در حالی که رسانه‌های غربی با برجسته‌سازی‌های ویژه به این موضوع می‌پرداختند، رسانه‌های تحت نظارت جمهوری اسلامی در ابتدا در برابر آن سکوت کردند و سپس تنها به نقل قول از سپاه پاسداران و سخنگوی وزارت خارجه پرداختند که اولی اصل تهدید ناوهای آمریکایی را انکار و دومی این واقعه را عادی خوانده بود.

پرده دوم فیلم اما روز سه شنبه به نمایش در آمد: پنتاگون فیلم این رویارویی را به شبکه‌های تلویزیونی فرستاد و البته فیلم هم به فاصله کوتاهی سر از اینترنت در آورد و در سایت‌های تعاملی نقل محفل اعضا و کانون بحث‌های داغ شد.

هم‌زمان در حالی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی جز یکی دو نقل قول در برخی بخش‌های خبری خود از دو منبع ذکر شد، در این باره سکوت کرده بود، سایر رسانه‌های داخلی وارد گود شدند و تئوری توطئه و یا فرمول جنگ روانی را پیش روی مخاطب گذاردند.


مجری سی ان ان با خبرنگار مسائل پنتاگون گفت و گو می کند

فرضیات توطئه
روز چهارشنبه جورج بوش وارد منطقه شد و یکی از اهداف سفر منطقه‌ای او هم مقابله با نفوذ و بلندپروازی‌های جمهوری اسلامی در منطقه است.

آیا این یک ترفند تبلیغاتی برای اغراق‌آمیز نشان دادن خطر جمهوری اسلامی به کشورهای منطقه نیست؟

بر اساس فرضیه توطئه، دولتمردان آمریکایی که پیشینه استفاده از چنین ترفندهایی را در برخورد با مسائل بین‌المللی و یا حتی داخلی داشته‌اند، سر بزنگاه حضور جورج بوش در منطقه، می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.

اگر چه ماه گذشته برخی از مطبوعات دست دوم عربی، روسی و اروپایی از توافق پشت پرده میان رابرت گیتس و محمود احمدی‌نژاد در حاشیه اجلاس کشورهای عربی خلیج فارس بر سر انتشار دیرهنگام گزارش شورای امنیت ملی آمریکا سخن می‌رانند، اما بعید به نظر می‌رسد که اگر زمینه توافقی هم وجود داشت، به این سرعت و با چنین دستمایه‌ای نقش بر آب شده باشد.

اگر بپذیریم که همه این ماجرا، آن چنان که رسانه‌ها و دولتمردان جمهوری اسلامی معتقدند یک بازی رسانه‌ای برای اعمال فشار و تهدیدی آشکار و واضح (آن چنان که شب گذشته از زبان جورج بوش جاری شد) باشد، در این صورت روشن است که طرفداران فشار بر ایران در دولت آمریکا، فرصت را برای حریف‌طلبی مناسب یافته‌اند.

شرایط داخلی و خارجی ایران به گونه‌ای است که به این جناح امکان استفاده از این فرصت را به خوبی می‌دهد. در عرصه داخلی دولت احمدی‌نژاد با سرکوب حداکثری حداقل‌های آزادی‌های فردی، اجتماعی و سیاسی به مخالفت‌های بالفعل بسیاری از گروه‌های اجتماعی دامن زده است. افزایش شدید تورم و مشکلات اقتصادی بخش وسیعی از طبقات فرودست و متوسط بویژه، خطر بالقوه‌ای است که همواره خود را نشان می‌دهد.


کیران شیتری، مجری سی ان ان با خبرنگار پنتاگون در باره فیلم ایرانی ها گفت و گو می کند

در عرصه خارجی، سیاست خارجی تنش‌زا، افزایش اعدام‌ها و سرکوب‌ها و سخنان جنگ‌افروزانه رهبران جمهوری اسلامی، بهترین فرصت را در اختیار طرفداران فشار به ایران در آمریکا قرار می‌دهد.

به این ترتیب، بر اساس همین تئوری توطئه می‌توان فرض کرد که در یک سال باقی مانده از ریاست جمهوری بوش، فشارهای سیاسی و جنگ تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی افزایش خواهد یافت و ماجرای یکشنبه در تنگه هرمز، پیش‌درآمد آن به شمار می‌رود.

فراموش نکنیم که برخی از صاحب‌نظران روان‌شناسی سیاسی معتقدند که ماهیت شخصیتی افرادی چون جورج بوش به گونه‌ای است که برای پیش‌برد سیاست‌های خود همواره نیازمند دشمنی جذاب و قدرتمند هستند.

اما واقعه یکشنبه برای کسانی که دوران جنگ هشت‌ساله را به خاطر می‌آورند، شاید خطرناک‌تر از یک رویارویی عادی به نظر برسد؛ زیرا به خاطر می‌آورند که در اواخر این دوران، آمریکا عملاً وارد جنگ محدود با ایران در خلیج فارس شده بود؛ جنگی که با سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس به خوبی به رهبران جمهوری اسلامی نشان داد که سطح درگیری‌های محدود نظامی با ناوگان آمریکا در آب‌های خلیج فارس و دریای عمان تا کجا می‌تواند گسترش یابد.


فرمانده قایق گشتی ایرانی در فیلم پرس تی وی

ضدفرضیات
کمتر کسی شک دارد که دشمنی با آمریکا و اسرائیل برای جمهوری اسلامی حربه مناسبی است که به سیاست داخلی و خارجی سنتی خود ادامه دهد. به بهانه دشمنی و مداخله یا آن گونه که نظریه‌پردازان کیهان و سعید امامی (با یاری برخی از توابین در دهه 60) باب کردند: «تهاجم فرهنگی» می‌توان هر گروه، نهاد و یا روزنامه‌نگاران و روشنفکران و حتی جناح رقیب را بی‌اعتبار، وابسته به بیگانه و دشمنی که در آستانه تهاجم نظامی به کشور قرار دارد، قلمداد نمود و به شدت سرکوب یا «سر به نیست» کرد.

ضدفرضیات می‌گویند که برای جمهوری اسلامی نیز ماجراجویی و درگیری‌های کوچک و محدود نظامی در منطقه وسوسه‌انگیز است.

دولت احمدی‌نژاد که در عرصه خارجی به شدت منزوی است و از سوی رسانه‌های جریان اصلی با چهره‌ای منفی بازنمایی می‌شود و نقش «بدمن» را در صحنه بین‌الملل را به خوبی در این رسانه‌ها بازی می‌کند، ناامید از همراه کردن بخش‌هایی از جریان‌های فرهنگی – سیاسی غرب با خود، آن گونه که در سخنان احمدی‌نژاد و نزدیکانش نیز بارها نمودار شده است، در پی نفوذ بیش از پیش در بین توده‌های مسلمان خاورمیانه و از این طریق وارد آوردن فشار پنهان بر جریان دیپلماسی رقیب در منطقه است.

پروپاگاندا برای ترسیم چهره‌ای ضد امپریالیستی، آشتی‌ناپذیر و اصول‌گرا از رهبران جمهوری اسلامی برای خاورمیانه که این سال‌ها بیش از هر دوران دیگری گرفتار بنیادگرایی اسلامی شده است، در دستور کار دستگاه تبلیغاتی و دیپلماسی دولت ایران قرار دارد.

به یاد بیاوریم که در ماجرای بازداشت 12 روزه ملوان‌های بریتانیایی، شیوه آزادسازی آن‌ها بدل به یک نمایش تلویزیونی برای تحقیر نظامیان بریتانیایی و قهرمان‌سازی از احمدی‌نژاد شد.

نمایشی که بنا بر برخی از نظرسنجی‌ها در کشورهای مختلف اسلامی به خوبی از آن استقبال شد و به عنوان نمونه در همان زمان در مصر، محمود احمدی‌نژاد پس از رهبران عرب، سومین شخصیت محبوب بیش از 50 درصد از پاسخ گویان به یک نظرسنجی‌ بود.


ناو آمریکایی در فیلم سپاه پاسداران

دشمن‌تراشی خارجی برای استمرار تشدید سرکوب داخلی و از میان برداشتن خطر خیزش‌های اجتماعی از سویی و برای تحت تأثیر قرار دادن هواداران بالقوه در خاورمیانه که در زورآزمایی‌های پنهان، می‌توانند عاملی برای یارگیری در بازی‌های جنگی باشند، مقوله‌ای است که در ضدفرضیه می‌تواند به عنوان یکی از عوامل واقعه یکشنبه در نظر گرفته شود.

اگر ضد فرضیه می‌گوید که قایق‌های سپاه پاسداران جمهوری اسلامی واقعاً اقدام به تهدید ناوهای آمریکایی کرده‌اند تا سطح تنش با دولت بوش در یک سال باقی‌مانده را به بالاترین حد خود برسانند، بدون آن‌که وارد ریسک جنگ با آمریکا شود، نخستین سؤالی که به ذهن می‌رسد این است که تهدید ناوهای آمریکایی در تنگه هرمز چه سودی برای جمهوری اسلامی دارد؟

بدیهی است که رهگیری و نزدیکی به ناوهای آمریکایی، نشانه‌ای از آن است که نیروهای نظامی ایران از اقتدار و پشت‌گرمی کافی برای مقابله با تهدیدات احتمالی برخوردارند.

اما در همین ضمن، به سختی می‌توان ادعای پنتاگون مبنی بر «تهدید به انفجار ناوها» از سوی چند قایق گشتی را پذیرفت. همان طور که حتی باور این امکان نیز دشوار است که به گفته وزیر دفاع آمریکا این تهدید از سوی عناصر خودسر صورت گرفته باشد.


» تا چند دقیقه دیگر منفجر می شوید…»

فرضیات رسانه‌ای
اکنون ما دو فیلم از این واقعه در پیش رو داریم. یکی را روز سه‌شنبه وزارت دفاع آمریکا منتشر کرده است و دیگری را امروز صبح نیروی دریایی سپاه پاسداران.

در ابتدا ببینیم در فیلم وزارت دفاع آمریکا چه نماهای شاخصی وجود دارند:

● گفتگوی اپراتور ناو هارپر با فرمانده قایق‌های گشتی ایرانی: در این گفتگو اپراتور شماره بدنه ناو را اعلام می‌کند و تأکید می‌کند که ناو در حال عملیات در آب‌های بین‌المللی است.

● نزدیک شدن قایق‌های ایرانی که به دور ناوها می‌گردند: یکی از ناوها به نشانه اخطار سوت خود را مکررا به صدا در می‌آورد.

● گفتگوی اپراتور با قایق‌های ایرانی: اپراتور به قایق‌های گشتی هشدار می‌دهد که درصورت نزدیک شدن هدف قرار می‌گیرند.

● تهدید فرمانده قایق‌های گشتی: صدایی از بلندگو به گوش می‌رسد که می‌گوید: «دارم می‌آیم سر وقتتان، تا چند دقیقه دیگر منفجر می‌شوید».اپراتور ظاهراً به فرد دیگری در خارج از کادر می‌گوید که او گفت که ما را منفجر می‌کند.

ببنید: فیلم پنتاگون که از سی ان ان پخش شده است

حال ببینیم نماهای شاخص فیلم سپاه پاسداران کدام‌ها هستند:

● قایق‌های ایرانی به سوی ناوهای آمریکایی نزدیک می‌شوند: فرمانده از دیگران می‌خواهد تا مشخصات ناو و موقعیتش را شناسایی کنند.

● گفتگوی فرمانده ایرانی با اپراتور ناو: فرمانده قایق‌ها از ناو می‌خواهد که شماره بدنه خود را تأیید کند.

● قایق‌های ایرانی به ناو نزدیک می‌شوند: صدای سوت هشدار یکی از ناوها به گوش می‌رسد.

● ناوهای آمریکایی دور شده‌اند: فرمانده به دیگران موقعیت ناوها را یادآوری می‌کند تا شاید برای گزارش به مرکز فرماندهی به کار رود.

ببنید: ویدئوی سپاه پاسداران که از پرس تی وی پخش شده است


در فیلم سپاه پاسداران همه چیز عادی به نظر می رسد ولی پنتاگون می گوید جملات تهدید آمیز پس از این مکالمات بوده است

چه نماهایی در هر دوی این فیلم‌ها مشترکند؟

● قایق‌ها و ناوها، صدای سوت اخطار یک ناو و موقعیت زمانی در هر دو ویدئو یکی هستند. می‌توان نتیجه گرفت که هر دو ویدئو در یک زمان تصویربرداری شده‌اند.

● اگر فرض کنیم که در ویدئوی سپاه پاسداران فرمانده همان شخصی است که با اپراتور حرف می‌زند، لحن صحبت او و تن صدایش با آن چه پنتاگون مدعی است صدای فرمانده قایق‌هاست، متفاوت است.

● در ویدئوی پنتاگون، فرمانده ایرانی بدون هیچ مقدمه‌ای تهدید می‌کند و صدای کلمات تهدیدآمیز آخرین وی، بر خلاف صدای نامفهوم مکالمات قبلی، کاملاً واضح و بلند است.

● در ویدئوی سپاه پاسداران اما مکالمات کاملاً عادی است. فرمانده قایق‌ها کاملاً خونسرد و مسلط بر اوضاع است و هیچ نشانی از این‌که در بین قطع‌های عمدی فیلم اتفاق غیرمنتظره‌ای افتاده باشد، به چشم نمی‌خورد.

بیننده پس از مشاهده فیلمی که پرس تی وی پخش کرده است، احتمالاً تصور خواهد کرد که یک عملیات رهگیری عادی صورت گرفته است. اما بیننده‌ای که فیلم پنتاگون را از سی.ان.ان دیده باشد، با یک سؤال بزرگ روبه‌رو می‌شود: چرا؟


مجری اخبار سی ان ان در باره فیلم پنتاگون توضیح می دهد(عکس از زمانه)

مخاطب با سطح سواد رسانه‌ای متوسط از خود می‌پرسد: آیا این واقعه قبلاً تکرار شده بود؟ پنتاگون پاسخ می‌دهد: خیر، تا کنون چنین تهدیدی آشکاری از سوی ایران علیه ناوگان آمریکا رخ نداده بود.

این مخاطب فرضی باز از خود خواهد پرسید: پس اگر این یک واقعه غیرمعمول است، دلیل آن چیست؟ این سؤالی است که این مخاطب از روی رفتارشناسی سیاسی تحرکات نظامی ایران در منطقه نمی‌تواند به سرعت جواب آن را دریابد.

این‌جاست که فرضیه سرخپوستی شدن تنگه هرمز از سوی برخی از رسانه‌های آمریکایی مطرح می‌شود. در این فرضیه، گشتی‌های نیروی دریایی سپاه پاسداران چند سرخپوست خودسر و خودرأی هستند که برای رجزخوانی، به دل نیروی دریایی آمریکا می‌زنند و پس از تهدید به حمله، فراری می‌شوند.

در این صورت این سرخپوست‌های بازیگوش بدون توجه به این‌که این کار آن‌ها چه عواقب سیاسی یا نظامی می‌تواند داشته باشد، باید این کار را قبلاً نیز تکرار کرده باشند.

در این میان چند تناقض در روایت هم دیده می‌شود:

● در هیچ یک از این فیلم‌ها بر خلاف ادعای فرمانده ناوگان منطقه، اثری از پرتاب قطعات سفیدرنگ از سوی قایق‌های ایرانی نیست.

● در هیچ یک از این فیلم‌ها اثری از آماده‌باش نظامی، فرمان برای هدف گرفتن قایق‌ها یا نشانه‌ای از یک رویارویی نظامی نیست.

● آشکار است که هر دو فیلم با قطع برخی نماها در اختیار شبکه‌های تلویزیونی قرار گرفته‌اند که قطع ناشیانه نماها در فیلم سپاه پاسداران آشکارتر است. اما از اتفاق، همین شیوه مونتاژ روشن می‌سازد که احتمالاً واقعیت رخداد به آن چیزی که سپاه پاسداران مدعی آن است، نزدیک‌تر است تا فیلمی که پنتاگون مدعی آن است.

● به علاوه، تهدید به انفجار یک ناو جنگی آمریکا در آب‌های بین‌المللی باید عواقب دیپلماتیک شدیدتری را به دنبال داشت. اما تا کنون آمریکا هیچ اقدام دیپلماتیکی نکرده است و به تهدید دولت ایران بسنده کرده است.

با نگاهی به بحث‌ها و نظراتی که در سایت‌های مختلف تعاملی در باره این موضوع درگرفته است، می‌توان دریافت که بخش مهمی از مخاطبان فرض می‌کنند که در فیلم پنتاگون، صدای تهدیدآمیز، جعلی است. اما با این حساب چرا پنتاگون و رسانه‌های جریان اصلی هم‌چنان این فیلم را واقعی می‌دانند و بارها در شبکه‌های تلویزیونی به نمایش در می‌آورند؟


خبرنگار سی ان ان در تهران با مجری سی ان ان گفتگو می کند(عکس از زمانه)

پاسخ روشن است: تبلیغات رسانه‌ای دو بعد کوتاه‌مدت و درازمدت دارد. اگر این فیلم در وهله نخست، نتواند تأثیر اولیه خود را بر روی بخش‌های وسیعی از مردم داشته باشد و سبب همراهی و هم‌نوایی آن‌ها با دولتمردان خود شود، در سال‌های آینده ابزار خوبی برای نقطه اتکاء در این زمینه است. زیرا در آن هنگام می‌توان روایت سرخپوستی شدن تقابل‌ها را با تکیه بر همین روایت بی سر و ته فعلی بهتر عرضه کرد؛ یعنی زمانی که حافظه کوتاه مخاطب متوسط مدت فراموش کرده است که جزییات آن ویدئو چه بود و چرا آن صدای تهدیدآمیز به نظرش مشکوک آمده بود و …

از همین رو است که در این سیاه‌بازی رسانه‌ای می‌توان رد پای بسیاری از متغیرهای سیاسی در روابط دو کشور را یافت؛ رد پایی که گاه به خیمه‌شب‌بازی مضحک و ابلهانه ای ختم می‌شود که حوصله تماشاگر را سر می‌برد.


در همین ارتباط:
«تهدید ناوچه های آمریکایی توسط شناورهای ایران»
ایران هم ویدئوی واقعه تنگه هرمز را پخش کرد

منتشر شده در زمانه  

تاریخ نتشار: ۲۱ دی ۱۳۸۶    • چاپ کنید